آذربايجان جنوبي كجاست گوني آذربايجان هارادي

+0 امتياز

آذربايجان جنوبي

موقعيت جغرافيائي

 

آذربايجان جنوبي منطقه اي بوسعت  107.000 km2  است كه در شمالغربي ايران واقع گرديده و اكثريت جمعيت آنرا تركهاي آذربايجاني تشكيل ميدهند. اين منطقه از شرق به درياي خزر ، از غرب به تركيه و از شمال نيز با جمهوري آذربايجان و قفقاز محدود ميباشد.

آذربايجان جنوبي سرزميني نيمه كوهستاني بوده و بهمين دليل رودخانه ها و آبهاي جاري بسياري آنرا غني ساخته اند.در ميان كوههاي مهم آذربايجان جنوبي ميتوان سهند،سبلان،هركان داغ، بزقوش، پكچين، قافلانكوه، سيندان،چركين و دميرلي را نام برد. مرتفع ترين كوه آذربايجان جنوبي  با ارتفاع 4811 متر سبلان نام دارد. آذربايجان جنوبي از لحاظ منابع آبي زيرزميني نيز سرزميني بسيار غني بوده و بدليل كوههاي سربفلك كشيده اش پتانسيل باران گيري خوبي را شكل ميبخشد.اين سرزمين زيبا تحت تاثير هوا و رطوبت درياي خزر،درياي سياه و ومديترانه  بارشي مداوم داشته و منابع آبي آن تمامي ندارد .از طرف ديگر بدليل ارتفاع بالا از سطح دريا ،ميانگين دماي سالانه در منطقه پائين بوده و بهمين دليل نيز محصولات زراعي در آن ديرتر بعمل ميآيند.در  سرزمين آذربايجان جنوبي تنوع محصولات كشاورزي محدود ميباشد .با انجام اصلاحات ارضي در رژيم پهلوي و بعد از انقلاب اسلامي  ايران زمينهاي زير كشت كاهش و جمعيت سيري رو به افزايش داشته و بدين ترتيب قابليت زراعي آذربايجان جنوبي نيز افت نمود. بدليل عدم توسعه صنعتي علي الخصوص در استانهاي آذربايجانغربي،اردبيل و همدان خلق بيشتر به زراعت مشغول بوده و بهمين دليل بيشتر جمعيت زارع ايران در اين منطقه زندگي ميكنند. رودخانه هائي كه بيشترين پتانسيل هيدروالكترك دارند نيز در آذربايجان جنوبي جريان مييابند. عموما اولين فعاليت اقتصادي را كشاورزي و دامداري تشكيل ميدهد.

اقليم

آذربايجان جنوبي داراي سه اقليم مختلف ميباشد:

الف) آب و هواي سرد كه مخصوصا مناطق مرتفع را تحت تاثير ميگذارد.

ب) آب و هواي معتدل كه بيشتر دامنه كوهها و دشتها را زير نفوذ خود ميگيرد.

ج) هواي نسبتا گرم كه بيشتر در مناطق پست حاكم است.

در آذربايجان جنوبي زمستان طولاني و سرد گذشته و دما ميتواند تا 20 درجه زير صفر پائين آيد. فصل تابستان نيز كوتاه و گرم سپري شده و دماي آن ميتواند تا 27 درجه سانتيگراد بالا رود.در فصل زمستان بارش بيشتربشكل برف بوده و برف ميتواند مدتي مديد بر روي زمين بماند.تفاوت دماي سالانه بيش از 30 درجه سانتيگراد است.هرچه به شرق و جنوب آذربايجان جنوبي نزديكتر بشويم درجه حرارت همانقدر گرمتر ميشود.با افزايش سطح حرارت در سالهاي اخير بيشترين بارش در فصول گرم و كمترين بارش در فصول سرد سال تحقق يافته و ميانگين بارش سالانه رقمي معادل 400-200 ميليمتر ميباشد. در اين منطقه اردبيل بدليل ارتفاع بيشتر سطح بارش بالائي داشته و زمستانهاي سرد و سختي را متحمل ميگردد.  آذربايجان جنوبي علاوه بر بادهاي محلي تحت تاثير بادهائي كه هسته آنها از مديترانه،درياي سياه ،آذربايجان شمالي و درياي خزر نشات ميگيرند قرار ميگيرد. بدليل وزش مداوم بادها هواي آذربايجان جنوبي تميز و پاك است و علي الخصوص باد در تبريز ميتواند بعنوان منبعي مهم براي كسب انرژي مورد استفاده قرار بگيرد.

زراعت و دامداري

نوع پوشش گياهي در آذربايجان استپ بوده و بدليل بارشهاي بهاري و تابستاني اين استپها حالت كراتع و مرغزارها را ميگيرند.در مناطق كوهستاني با بارش بيشتر ميتوان بيشه ها و جنگلها رامشاهده نمود.بعنوان مثال جنگلهاي بسار قديمي سردشت داراي درختان و پوشش گياهي كميابي است.جنگلهاي سردشت بدليل سياستهاي غلط دول حاكم بر منطقه و قطع درختان براي سوخت و ساز از طرف مردم بومي رو به نابودي ميباشد.درختان كمياب اين منطقه جنگلي در سالهاي اخير تحت محافظت بيشتري قرار گرفته است.بدليل شكل توپوگرافيك و اقليم مناسب فعاليتهاي زراعي در آذربايجان جنوبي توسعه يافته است.مهمترين منطقه زراعي آذربايجان جنوبي دشت مغان نام دارد كه داراي بالغ بر صد هزار متر مربع است. بخش ديگري از اين دشت كه در آذربايجان شمالي جاي ميگيرد بيست هزار مترمربع وسعت دارد.

دامداري در آذربايجان جنوبي همانند شرايطي مناسب داراي شرايطي نامناسب نيز است.وجود مراتع سرسبز در اين سرزمين خود عاملي تشويق كننده و زمستانهاي سرو و سخت عاملي محدودكننده در اين راستاست. مراتع سرسبز اطراف ماكو،مرند،اردبيل و خوي در نوع خود براي پرورش گوسفند بي نظير قبول ميگردند. مرغزارهاي مياندوآب ،اروميه و زنجان نيز براي پرورش گاو و گوساله محلي مناسب ميباشد. در اين مناطق توليد و فروش شير،گوشت،كره،پنيرو پشم دامها يكي از منابع درآمد مهم مردم بشمار ميآيد.در اروميه،اردبيلو مرند نيز پرورش زنبور عسل توسعه يافته و عسل اردبيل يكي از لذيذترين عسلهاي جهان بشمار ميرود.

رودخانه ها

رودخانه هاي آذربايجان جنوبي بدو حوضه درياي خزر و درياچه اروميه ميريزند. رودخانه مشترك و بزرگ ارس بعد از جمع آوري رودها و آبهاي كوچك و بزرگ به درياي خزر ميپيوندد. از ميان رودخانه هاي آذربايجان جنوبي ميتوان به قزل اوزن،سيمينه رود،زرينه رود ،تلخه رود،نازلوچاي،شهرچاي،باراندوزچاي،مياناچاي،تركمنچاي،قراچاي،قطور سو،دره چاي،شاه چاي،آقچاي،كيوي چاي،زنجان چاي، ابهر چاي، زنگمار ،ساري سو،قره سو تالوار چاي اشاره نمود.

 

منابع آبي زيرزميني

آذربايجان جنوبي از نظر منابع آبي زيرزميني نيز بسيار غني بشمار ميآيد. از اينرو منابع آبي بروشهاي متفاوتي مورد استفاده قرار ميگيرد.اين منابع آبي از طريق چاههاي عميق ويا نيمه عميق استخراج ميگردند.در آذربايجان جنوبي همچنين آبهاي معدني فراواني براي مداواي بيماريهاي خاصي استفاده ميشوند.اين آبهاي شفابخش بيشتر در مناطق اردبيل،سلماس و سراب قرار دارند.از ميان منابع آبي معدني آذربايجان جنوبي ميتوان به آبهاي معدني سرعين،سردابه،آب قطور،بيله درسي ،شابيل ،آب خلخال،بستان آباد، آبهاي معدني سراب و مراغه،كندوان،صوفيان،تاپتاپان،توفارگان،اركون،ابدال،شوط و سلماس را نام برد. متاسفانه از اين منابع به اندازه كافي استفاده نميشود .اگر در اين اماكن سرمايه گذاريهاي مناسب انجام گرفته و تاسيسات توريستي احداث گردد،مطمئنا همين منابع آب معدني ميتوانند منبع درآمد فوق العاده اي براي مردم محروم آذربايجان جنوبي شوند.

درياچه ها

مهمترين و بزرگترين درياچه آذربايجان جنوبي درياچه اروميه ميباشد . اين درياچه با وسعتي بيش از 4000 كيلومتر مربع از سطح درياهاي آزاد 1275 متر ارتفاع داشته و بعد از بحرالميت شورترين آب جهان بشمار ميرود.از آب و لجن اين درياچه كه بسفرهاي دريائي نيز امكان ميبخشد ،ميتوان درآمد تورستي فراواني بدست آورد.در درياچه اروميه دو جاندار بنام اگلنا كه نوعي جلبك است و آرتميا كه نوعي زئوپلانكتون ميباشد ،زندگي مينمايند.در اصل لجن شفابخش اين درياچه از لاشه هاي اين زئوپلانكتون و جلبكها تشكيل شده است.آرتميا كه پرورش و فروش آن خود منبع درآمدي فوق العاده است سالها به خارج از كشور صادر شده و علت اصلي مهاجرت پرندگان مختلف و در راس فلامينگو به منطقه است.در درياچه اروميه جزاير كبودان،شاهي،آسپير،آرزو و اشك وجود دارند. بزرگراه كلانتري كه از وسط درياچه اروميه ميگذرد استانهاي آذربايجان غربي و شرقي را به يكديگر وصل مينمايد. با ساخت سدهاي مختلف بر روي رودهاي مغذي درياچه اروميه در سالهاي اخير سطح آب اين درياچه قديمي افت محسوسي داشته است.اين كاهش سطح آب بسرعت ادامه داشته و بدين ترتيب  بايد گفت درياچه اروميه با فلاكت زيست محيطي بزگي روبرو شده است .

بعد از درياچه اروميه ميتوان از درياچه هاي شورابيل نئور سخن گفت كه هردو در حوضه آبي اردبيل قرار ميگيرند. آب اين درياچه شيرين بوده و در آنها قزل آلا پرورش داده ميشود. در 45 كيلومتري تبريز نيز درياچه قره گل محيطي مناسب براي تفريح خلق بشمار ميرود.

سدها

در آذربايجان جنوبي سدهاي مختلفي براي كنترل آب رودخانه ها احداث شده و اخيرا تاسيساتي براي استفاده از منابع آبي در حال شكل گيري ميباشد.از ميان اين سده ميتوان به :سد ارس،سد خداآفرين،سد سويوق بولاغ ،سد آيدوغموش،سد علويان،سد خاكي شهرچاي و سد خاكي بارون در ماكو اشاره ورزيد. تعدد منابع آبي در منطقه و كثرت آبهاي جاري احداث سده و تاسيسات آبي در آذربايجان جنوبي را الزامي ميدارد.اين سدها احتياجات برق و آب را برطرف ميسازند.

براي شناخت هرچه بهتر آذبايجان جنوبي ،  بايد اين  سرزمين كهن را در قالب استانها و مناطق تشكيل دهنده آن بررسي نمود.

تبريز ؛ شهر اولين ها بير آز تبريز باره سينده

+0 امتياز

 

تبريز ؛ شهر اولين ها

 

تبريز بزرگترين شهر آذربايجان جنوبي و يا بعبارتي بزرگترين شهر سرزمين جاوداني آذربايجان است . تبريز كه در طول تاريخ همواره با قهرمانان ، روشنفكران ، اديبان ، هنرمندان ، صنعتكاران و ... ياد شده داراي تاريخي بس قديمي و كهن ميباشد . اين شهر زيبا در دامنه كوه عينالي جاي گرفته و در دوران حكمراني شاه اسماعيل ختائي بعنوان پايتخت و مركز صفويان شناخته ميشد .تبريز بصورت نورچشم و عزيزترين شهر دول بعد از صفويان درآمده بطوريكه در دوران قاجاران محل اسكان و اقامت وليعهد قاجارها گرديد . از محله هاي اين شهر بزرگ و مركز آذربايجان جنوبي ميتوان به   اميرخيزي ، انگج ، امير زين ادين ، باغميشه ، بارنج ، باغشمال ، بيلانكوه ، سرخاب ، سنجران ، قره ملك ، قاره آغاج ، گونگاباشي ، كوچه باغ ، حكم آوار ، نوبر ، راسته كوچه ، چهارمنار ، شنب غازان ، دوچي ، مارالان ، شششگلان ، خلعت پوشان و چرنداب اشاره كرد ... تبريز بدليل موقعيت منحصر بفرد جغرافيائي خود همانند دروازه ايران به مغرب زمين مشاهده شده و از اينرو بسياري از  حركت هاي  پيشرو  اولين بار در تبريز آغازشده است ...براي همين نيز بايد تبريز را اولين شهر ايران دانست كه بسوي مدرنيسم غربي گام برداشته ... از اينرو تبريز شهر اولين هاست :

 

 

 

  • اولين چاپخانه ايران بسال 1811 ميلادي براي اولين بار در تبريز راه اندازي گرديد .
  • اولين مدرسه مدرن ايران بسال 1888 ميلادي و توسط حسن رشديه در تبريز بنا شد .
  • اولين مدرسه ناشنوايان ايران بسال 1924 ميلادي و توسط مرحوم جبار باغچه بان در تبريز احداث و فعاليتش را آغاز كرد .
  • اولين مدرسه كودكان تيزهوش و نابغه بسال 1926 و توسط آلماني ها در تبريز تأسيس و فعاليت نمود .
  • اولين كودكستان ايران بسال 1923 در تبريز گشايش يافت .
  • اولين شهرداري ، شوراي شهر و مجلس شهرداري در تبريز راه اندازي شد .
  • اولين تشكيلات و سازماندهي مدرن پليس ايران در تبريز احداث شد .
  • اولين اتاق بازرگاني ايران بسال 1906 در تبريز افتتاح گرديد .
  • اولين ضربخانه سكه پول در ايران در تبريز آغاز به فعاليت نمود .
  • اولين كتابخانه عمومي ايران در تبريز كار خود را آغاز كرد .
  • اولين سينماي ايران بسال 1900 در تبريز تأسيس يافته و جالب اينكه اولين سالن سينما در تهران را نيز يك تبريزي براه انداخت .
  • اولين تئاتر ايران و گروه تئاتر در ايران در تبريز بوجود آمد .
  • اولين كارخانه مدرن ايران در شهر تبريز آغاز به كار كرد .
  • اولين انجمن  بانوان در تبريز براه افتاد .
  • اولين خوابگاه دانشجوئي نيز در تبريز ساخته شد .

ارتش سرخ آذربايجان

+0 امتياز

براي ديدن سايز اصلي عكس ها روي عكس ها كليك كنيد


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Salam dar ağacı

+0 امتياز

Salam dar ağacı

Yolumu gözlədin hər səhər-axşam,
Salam, Dar ağacı!
Əleyküm-salam.
Əcəllə ölməyə doğulmamışam,
Salam, Dar ağacı!
Əleyküm-salam.

O hansı millətdir, taleyi sirdir?
Yüz adla bölündü, yenə də birdir!
Məni hüzuruna bu dərd gətirdi,
Salam, Dar ağacı!
Əleyküm-salam.

Xəzəri, Baykalı, Aralı gördüm,
Gördüm can üstədir, yaralı gördüm.
Tanrını bəndədən aralı gördüm,
Salam, Dar ağacı!
Əleyküm salam.

Çarxı tərs fırlanır fələk qarının,
Turan kölgəsində budaqlarının.
Rəngi bayrağımda yarpaqlarının,
Salam, Dar ağacı!
Əleyküm salam.

Əvvəlin axırı, sonun əvvəli
Buymuş, bilməmişəm bunu mən dəli.
Qorxum yox! Nə olsun boyun göy dəlir?!
Salam, Dar ağacı!
Əleyküm-salam.



Danış, Əmir Teymur, bu son nəydi bə?
Boynumda ağ kəfən, dilimdə tövbə...
Dərsini tərs bilən, mənimdi tövbə!
Salam, Dar ağacı!
Əleyküm-salam!

Səni mən əkmişəm...Mənə sən qənim,
Səni suvarmağa halaldı qanım;
Yarpağın rəng alsın qanımdan mənim,
Salam, Dar ağacı!
Əleyküm-salam!

Ey darın ağacı! Kimdən kəməm, kəm?!
Ya səni yendirrəm, ya sənə yennəm.
Ya da budağında yarpağa dönnəm,
Salam, Dar ağacı!
Əleyküm-salam.

Qırğızam, özbəyəm, qazax, türkmənəm,
Başqırdam, kərkürəm, elə görk mənəm.
Sənin gözlədiyin qərib türk mənəm!
Salam, Dar ağacı!
Əleyküm-salam.

Qəbul et, növbəti qurbanın mənəm,
Mənim canım səndə, bil, canın mənəm.
Elə qürrələnmə, hər yanın mənəm,
Salam, Dar ağacı!
Əleyküm-salam.

بو ماهنني آراز السس اُخويوب چوخ گوزلدي ايته سيز وبلاگا گويام


 TTOTT

O gözlərə baxmaram او گوزلره باخارام

+0 امتياز

Bu gün sənin hər gözündə bir gülüş ,

Biri çılğın , biri tutqun , bürkülü ...

Baxışlara yad baxışlar bükülü ,

İnnən belə o gözlərə baxmaram .

 

Qəza gəldi , əsa gəldi deyirlər ,

Əhdini də düyçələyər iy əllər ,

Bir çalada donan suya əyilləm ,

İnnən belə o gözlərə baxmaram .

 

İki görüş bir baxışda görüşdü ,

İki ilmə bir yanlışda görüşdü ,

Doğru sözüm aldanışla görüşdü ,

İnnən belə o gözlərə baxmaram .

 

Haray , durnam , qatarımı itirdim !

Havar çəkdim , havarımı itirdim ,

Dalğasında avarımı itirdim ,

 

İnnən belə o gözlərə baxmaram .

 

İsmi dönuk , son tufanım olsa da ,

Son ümüdüm , son gümanım olsa da ,

Gündoğanım , günbatanım olsa da ,

İnnən belə o gözlərə baxmaram .