آذربايجان خالق چالغي آلتلري

+0 امتياز

  آذربايجان خالق چالغي آلتلري

توپلايان: محمدرضا خيري فام   

     آذربايجاندا اوزاق كئچميشلردين، چئشيدلي چالغي آلتلرين اولدوغونو بلگه لردن اؤيرنيريك. كلاسيكلرين ياپيتلاري، اورتا عصر موسيقيچيلرينين يازيلاري، رساملارين چكديكلري مينياتورلر، داش چكيدلري، يوردوموزو گزميش سياحلارين گونده ليكلري و موزئي كوللئكسيالاري واختي ايله آذربايجاندا 90- ا ياخين چالغي آلتين قوللا نيلماسيني گؤسترير.  

     "دده قورقود" كيتابيندا چالغي آلتلرينه داير بيلگيلر وار. كيتابدا زورنا، قوپوز و ناغارا كيمي آلتلرين آدي چكيلميشدير. نيظامي، خاقاني، فوضولي و نسيمي كيمي سؤيچولريميزين سؤيلرينده (شاعيرلريميزين شعرلرينده) ده خالق چالغي آلتلرينين آدلاري چكيلميش، مينياتور مكتبي رساملارينين ياپيتلاريندا ايسه اونلارين گؤرونتولري وئريلميشدير. كليبر شهرينين ياخينليغينداكي ... كندينده اولان مزار داشلارينا تاي آذربايجانين چئشيدلي بؤلگه لرينده داش اوزرينده قازيلميش ...

دوزلو ماراليم

+0 امتياز

دوزلو ماريليم اورمو گؤلوم

جاذبه هاي ديدني شهر اهر

+0 امتياز

جاذبه هاي ديدني شهر اهر

نگاهي كوتاه به اهر

اهر يكي از شهرستان هاي استان آذربايجان شرقي است كه پيش از اسلام اوزانلار نام داشته و به نام ميمد نيز مشهور است. بعد از ظهور اسلام به نام اهر يا اهريچ خوانده شد كه حاكم نشين قره داغ بود. شهرستان اهر در منطقه اي كشاورزي قرار گرفته و در زمينه ي كشاورزي، دام پروري و باغ داري از امكانات طبيعي و نيروي انساني خوبي برخوردار است. در شهرستان اهر؛ جاذبه هاي طبيعي و تاريخي بااهميتي مي توان ديد. به همين سبب اين شهرستان در صنعت گردشگري نيز ايفاگر نقش قابل توجهي است. بيش تر دره ها و بلندي هاي شهرستان اهر؛ پوشيده از جنگل و مرتع است. جنگل هاي زيباي ارسباران، چشمه هاي آب معدني گازدار عربشاه، آّب معدني مشك عنبر، آب معدني دره آبش احمد و آب معدني آبريس همراه با ساير عوامل طبيعي از جمله رودخانه ارس، دشت اهر و تالاب ها و ارتفاعات منطقه؛ چشم انداز زيبايي از طبيعت شهرستان اهر را به نمايش مي گذارند .
پيشينه ي تاريخي و گذشته ي شهرستان اهر نيز سبب وجود جاذبه هاي معماري و تاريخي چون: تپه هاي باستاني، مساجدقديمي، قلعه ها و كاروان سراهاي تاريخي در منطقه شده است. از جمله مهم ترين مكان هاي تاريخي شهرستان اهر مي توان بازاراهر را كه يكي از زيباترين بازارهاي آذربايجان شرقي است، حمام كردشت و بقعه شيخ شهاب الدين اهري را نام برد.

وجه تسميه و پيشينه تاريخي اهر
دژ قوم ماد و رودخانه ارس مرز دولت ماد بود. اهر از شهرهاي قديمي آذربايجان است. اين شهر قبل از اسلام اوزانلار نام داشت و به نام ميمد نيز مشهور بود. بعد از ظهور اسلام به نام اهر يا اهريچ خوانده شد كه حاكم نشين قره داغ بود. در سال 23 هجري قمري در زمان خليفه دوم، قواي اسلام به فرماندهي بكربن عبدالله به اين منطقه دست يافتند. در زمان خلافت عباسيان از سال 200 تا 222 هجري قمري بابك خرمدين در آذربايجان بر عليه خليفه عباسي (معتصم) قيام كرده قريب به 20 سال در مقابل سپاهيان خليفه مقاومت نمود و حماسه ها آفريد. او بزرگ ترين سرداران عرب و سپاهيان اش را كه بيش از 250 هزار نفر بودند نابود كرد. در زمان حكومت شهر ياران گمنام (كنگريان، جستانيان، آل مسافر، رواديان) شهر اهر در رديف سرزمين قهرمانان استقلال طلب ايران بود. پس از حكومت سلجوقيان و خوارزمشاهيان، در زمان اتابكان، شهرستان اهر مركز حكومت اولاد جهان پهلوانان، اتابك آذربايجان بود و تعدادي از آنان به نام مالك اهر در ارسباران حكومت كردند. در زمان حكومت صفويه جنگ سختي بين مردم اهر و ايل بايبوردلو با قشون عثماني در محل معروف به قانلي گول در جنوب اهر اتفاق افتاد. در دوره قاجاريه و جنگ هاي ايران و روس شهر اهر مركز فرماندهي عباس ميرزا نايب السلطنه بود. در سال 1228 قمري در بيماري وباي تبريز كه عده بي شماري تلف شدند، محمد شاه مدتي در اهر اقامت داشت و به امور آذربايجان رسيدگي مي كرد. مظفرالدين شاه قاجار در سفري به ارسباران بعضي مناظر طبيعي اروپا را با نقاط دل انگيز اين منطقه مقايسه كرده است. اين منطقه در برگيرنده ي شهرها، بخش ها و روستاهاي زيادي است و امروزه يكي از آبادترين نواحي استان آذربايجان شرقي به شمار مي رود.

مشخصات جغرافيايي
شهرستان اهر در منطقه اي كوهستاني و كشاورزي قرار گرفته است. شهرستان اهر از شمال به كليبر، از جنوب به هريس، از باختر به ورزقان و از خاور به مشكين شهر اردبيل محدود مي شود. مركز اين شهرستان، شهر اهر است كه در درازاي خاوري 47 درجه و 06 دقيقه و در پهناي شمالي 38 درجه و 28 دقيقه و ارتفاع 1341 متري از سطح دريا و در 120 كيلومتري شمال خاوري تبريز و در مسير جاده اصلي تبريز – مشكين شهر قرار گرفته است.

دهستان ديكله اهر 
اين دهستان كه مركز آن روستاي چناب است و 44 روستاي تابعه دارد از نظر تاريخي داراي اهميت فوق العاده اي مي باشد. چناب در دره اي با صفا قرار دارد و در يك كيلومتري باختر آن در پشت دو كوه سنگي، دره اي تاريخي به نام قوبول دره سي واقع شده كه در مقابل آن كوهستان هشتادسر(هشته سر) قرار گرفته است. كوهستان هشتادسر، مسكن ياران بابك خرمدين در ارسباران بوده است. در اين كوه ها آثار متعدد قلعه هاي تاريخي و مركز ستاد افشين در برزند و ارشه (ارشق) مشگين شهر، به چشم مي خورد. دره قوبول دره سي، جهتي خاوري – باختري داشته و رودهاي كوچك و جويبارهاي متعددي از اين دره به سوي رود قره سو جاري است. دشت گسترده وسيعي به نام لشگرگاه يا ميدان هوشنگ شاه در اين قسمت واقع است كه قطعات سفال شكسته و سنگ چخماق، مربوط به قرون اوليه هزاره اول قبل از ميلاد مسيح، به طور پراكنده در آن ديده مي شود. درسمت جنوب و خاور روستاي چناب، آبكندي عمودي و بلند از فرسايش رودخانه به وجود آمده كه در حدود 2 كيلومتر درازا و بيش از 150 متر ارتفاع دارد. بر بدنه و بالاي اين آبكند، ‌غارهايي موجود است كه به گفته اهالي، ‌يكي از غارها گنجايش دو هزار نفر را دارد. در سمت خاور روستا در پشت آبكند زيارتگاهي به نام جال تالان وجود دارد. در حفاري هاي اين منطقه مجسمه هايي به دست آمده كه اكثرا صورت مردان جنگي را دارند كه دست بر سينه و درحالت عبادت يا خدمت ايستاده اند. 


مساجد در اهر

مسجد جامع اهر
مسجد جامع اهر در كوچه مسجد جمعه اين شهر واقع شده و منسوب به دوره سلجوقي و اتابكان است. اين مسجد از نظر شيوه معماري و تزيينات از مساجد بسيار زيباي استان مي باشد. در ورودي مسجد طاق نماي آجري و ازاره معمولي دارد. بر بالاي آن لوحه ها و در لچك هاي آن پنچ گل نقش بسته است. سنگ نبشته بالاي سر در حاوي تاريخ و نام باني آن مي باشد.

مسجد جامع خروانق اهر
اين بنا در روستاي خروانق در 45 كيلومتري شهر ورزقان– از توابع آذربايجان خاوري – واقع است. بناي اصلي مسجد به سده هاي ششم و هفتم هجري منسوب مي باشد كه در دوره قاجاريه مرمت و تعمير شده است. درازاي اين مسجد 60/19 متر و پهناي آن 80 /13 متر و قطر گنبد اصلي آن 8/5 متر است. فضاي زير گنبد از پنجره هاي ديوار خاوري نور مي گيرد. در بخش شمالي بنا كه مقطعي صليب وار دارد سكوي مرتفعي است كه ازطريق پلكاني كه از مدخل ديوار شمالي شروع مي شود، قابل دسترسي است. در اصل، تنها مدخل فضاي زير گنبد، از طريق ايوان بوده كه بعد ها با برش مورب گوشه شمالي ديوار راهروي ديگري به اين فضا باز كرده اند. در شمال گنبد خانه، اتاق طويلي با در گنبد، طاق نما و پنجره هاي باريك وجود دارد كه تنها از طريق مدخل شمالي مي توان به آن وارد شد. گمان مي رود كه اين فضا به نمازخانه بانوان يا قرائت قرآن اختصاص داشته است. ظاهرا بناي فعلي مسجد در دوره شاه صفي (در عهد صفوي) احداث و در دوره قاجار تعمير شده باشد. در اين مسجد دو كبيته نيز وجود دارد.

بقعه شيخ شهاب الدين
شهر تاريخي و زيباي اهر، به نام مدفن عارف بزگوار شيخ شهاب الدين اهري، درتاريخ معروف و مشهور است. بقعه اين عارف نام دار در بخش جنوبي اهر در محوطه بسيار با صفايي كه گردشگاه اهالي اين شهر مي باشد، بنا شده است. بقعه شيخ شهاب الدين داراي يك ايوان بزرگ، دو مناره بلند، دو ايوان كوچك و مسجد بزرگ و خانقاه معروف به قوشخانه و اتاق هاي كوچك دراطراف بقعه، همين طور چيني خانه يا چله خانه و مسجد كوچك مي باشد. در صحن اين بقعه كه با حصارهاي سنگي بسيار زيبايي محصور شده آرامگاه شيخ بزرگوار قرار دارد. در داخل مسجد كوچك در ضلع جنوبي آن دستخط شيخ بهايي محمد عاملي به چشم مي خورد كه تاريخ آن مربوط به سال 1018 هجري قمري است. تاريخ بناي بقعه را به دوره صفويه نسبت مي دهند. بناي مقبره و مسجد شيخ شهاب الدين در مقايسه با بقعه شيخ امين الدين جبراييل در كلخوران اردبيل استادانه تر است. در واقع گچبري، معماري و نقاشي مسجد شيخ شهاب الدين حد كمال اين هنر را مي رساند. شباهت معماري دو بنا به علت همزمان بودن آنهاست و هر دو نيز به امر شاه عباس صفوي ساخته شد. شيخ شهاب الدين اهري از عرفاي مشهور قرن هفتم هجري است كه در اين مكان به هدايت و ارشاد طالبان حق و طريقت پرداخته و به درجه قطب نايل گرديده است. شيخ شهاب الدين داراي مذهب شيعه اثني عشري از سلسله مباركه طريقت ذهبيه بوده و طريقت خود او شهابيه نام داشته است. مرحوم سيد ابوالقاسم نباتي (مجنون شاه قراجه داغي) در سال 1250 هجري قمري در تعريف اهر و بقعه شيخ شهاب الدين اهري چنين سرود:
اي خوشا خاك قراداغ كه خلدآيين است
منظر ماه و ملك مهبط حورالعين است
عرش با آن عظمت سجده كند بر خاكش
زانكه آرامگه شيخ شهاب الدين است 


تپه هاي باستاني در اهر

لاري تپه اهر
اين تپه در روستاي قلعه لر در 8 كيلومتري جاده اهر به تبريز واقع مي باشد.

‎تپه باستاني غامال تپه سي اهر
در قريه شكرلو در 30 كيلومتري شمال باختري هوراند و در كناره خاوري رودخانه جين سو واقع شده است. اين تپه به دوره اشكانيان و قرون اوليه اسلام منسوب مي باشد.

تپه باستاني كرنالو اهر
اين تپه در روستاي كرنالوي اهر قرار دارد.

تپه باستاني برمس اهر
اين تپه در روستاي برمس اهر واقع مي باشد.

تپه نقاره اهر
در جنوب خاوري دهكده نقاره اهر واقع بوده و به دوره اشكاني و اوايل دوران اسلامي مربوط است.

هاچا تپه سي اهر
در 21 كيلومتري خاور اهر واقع بوده و به دوره اشكاني و اسلامي مربوط مي باشد.

قره تپه اهر
در روستاي علي آباد واقع بوده و به هزاره اول قبل از ميلاد مربوط است.

تپه باستاني رواسجان اهر
در روستاي رواسجان، در 10 كيلومتري باختر اهر واقع است. 

مطلب تپه سي اهر
مربوط به دوره اشكاني و اوايل اسلام بوده و در كناره خاوري جين سو و روستاي شكرلو واقع شده است 


سنگ نبشته ها و كتيبه ها

سنگ نبشته سقندل اهر
اين كتيبه در كوهي به نام زاعي يا قيه در دو كيلومتري خاور ورزقان از توابع اهر قرار دارد. درازاي آن 115 و پهناي آن 47 سانتي متر و مشتمل بر 10 سطر است. اين كتيبه را محمد جواد مشكور كشف كرد و درسال 1330 شمسي آن را به جهانيان شناساند. همين كتيبه را بعدها دانشمند اوراتوشناس گرجي به نام مليكشويلي از روي عكس آن خواند و نتيجه پژوهش خود را در اين باره در سال 1960 انتشار داد. اين كتيبه به ساردوي دوم (33-750 ق. م) پسر آرگيشتي اول تعلق دارد و در آن از حمله به ناحيه كوهستاني پولو آدري و گشودن 21 دژ و تصرف 45 يا 44 شهر در يك روز، سخن مي رود. مليكشويلي حدس زده است كه پولو آدري محل زندگي يك طايفه كوه نشين در شمال آذربايجان ايران بوده و كتيبه به حوادث سال هاي 45- 747 قبل از ميلاد مربوط مي شود. 


رباط ها و كاروانسراها 

رباط شاه عباسي گويجه بيل اهر 
گردنه گويجه بيل در 93 كيلومتري تبريز و 24 كيلومتري اهر قرار دارد. در اين ناحيه دو كاروان سراي قديمي وجود دارد كه در زمستان ها مورد استفاده كاروانيان قرار مي گرفت. در مسير تبريز به اهر ابتدا به كاروان سراي علياي گردنه بر مي خوريم كه به فاصله 3 كيلومتر از ابتداي گردنه ساخته شده است. محل بناي كاروان سرا، دامنه كوه در جايي واقع مي باشد كه كم تر در معرض كولاك برف و طوفان ها قرار مي گيرد. حجم بنا 21× 30 متر، سقف تمام حجره ها ضربي آجري و از نوع مدور در پنج رديف ساخته شده است. كاروان سراي دوم (سفلي) به فاصله 7 كيلومتر از كاروانسراي عليا در محوطه اي مسطح و مشرف به رودخانه قرار دارد. اين كاروانسرا محوطه بزرگ تر و گسترده تري را در بر گرفته و از دو بخش، شامل حياط و قسمت مسقف كه داراي حجرات متعددي مي باشد، تشكيل شده است. مصالح ساختماني اين كاروانسرا مانند كاروانسراي علياي گردنه است. نوع بنا و سبك معماري آن نشان مي دهد كه هر دو هم زمان ساخته شده اند.

جاذبه هاي ديدني مرند

+0 امتياز

جاذبه هاي ديدني مرند

نگاهي كوتاه به شهرستان مرند 
مرند يكي از شهرستان هاي استان آذربايجان شرقي است كه در ناحيه ي شمال خاوري استان واقع شده است. تاريخ مرند به چند قرن پيش از ميلاد مسيح مي رسد. در دايره المعارف بزرگ اسلامي آمده است كه مرند مركز سكونت اقوامي مهم در دوره كلده و آشور بود. بطلميوس از اين شهر به نام ماندگار ياد كرده است. به عقيده ويليامز جاكسون، مرند پايتخت شهرستان واسپورگان در دوره ساسانيان بود و بقاياي آتشكده اي در تپه خاكستري مرند دليل همين مدعاست. آب و هواي مساعد كوهستاني، برف و باران كافي و مراتع و چمن زارهاي سرسبز؛ جاذبه هاي طبيعي زيادي را در دره ها و كوه هاي منطقه به وجود آورده است. كوه كيامكي داغ و رودخانه ارس به همراه چشمه هاي آب معدني از مهم ترين جاذبه هاي طبيعي مرند به شمار مي آيند. مرند به واسطه ي حاصل خيزي خاك و دارا بودن آب كافي از شهرستان هاي مهم كشاورزي استان آذربايجان شرقي محسوب مي شود. بناهاي متعدد تاريخي از جمله: مسجد جامع مرند، كاروان سراي هلاكو و تپه هاي باستاني، قلعه ها، پل ها، حمام هاي قديمي و آرامگاه هاي مشاهير از ديگر مكان هاي ديدني شهرستان مرند محسوب مي شوند. 


مساجد در شهرستان مرند

مسجد جامع مرند 
بنا بر بررسي هاي انجام شده اين مسجد ظاهرا در آغاز، يكي از آتشكده هاي دوره ساساني بوده كه بعدها با سكونت ارامنه دراين قلعه به كليسا تبديل شده است. پس از پيروزي اعراب بر بابك در قرن سوم هجري و هم زمان با اسلام آوردن مردم آذربايجان اين بنا به مسجد تبديل شد. بناي مسجد بسيار عظيم و بزرگ است. طاق ها و گنبدهاي آجري محراب آن به ابوسعيد بهادرخان (731 هـ) منسوب مي باشد. اين محراب كه هنوز به صورت اصلي خود باقي مانده، داراي گچبري، كتيبه هاي كوفي و رقاع و نقوش جالب از عصر مغول است. 


كاروانسراها در شهرستان مرند 
كارون سراي هلاكو مرند
اين كارون سرا در شمال مرند و در دشت هلاكو واقع شده است. تاريخ ساخت اين كارون سرا سال 730 هـ. ق است.



پلها در شهرستان مرند 

پل مزرعه مرند 
اين پل در 35 كيلومتري شمال باختري تبريز در كناره دهكده مزرعه(از توابع شهرستان مرند) بر سر راه قديم تبريز – اردوباد (واقع در كناره شمالي رود ارس) قرار داشته كه امروزه تنها بقاياي پايه هاي آن در مجاورت پل نوساز بر جاي مانده است. با توجه به نقشه بازسازي شده، اين پل 23 متر درازا، 40/6 متر پهنا و سه دهانه با طاغ جناغي داشته است. پايه هاي مياني پل را به ابعاد و اشكال مختلف ساخته اند و نشانه تعميرات و بازسازي هايي بر آنها ديده مي شود. پايه شمالي در جهت مخالف جريان آب به صورت مثلثي، شكل گرفته و در جهت ديگر فاقد موج شكن مي باشد. اما پايه جنوبي از دو جهت داراي موج شكن مدور و از نظر ابعاد نيز بزرگ تر است. به نظر مي رسد كه پايه شمالي، نشان دهنده شكل اوليه پايه هاي پل باشد كه بعد ها بازسازي شده است. پهناي دهانه شمالي پل 30/3، دهانه مياني 30/5 و دهانه جنوبي 60/3 متر است. پايه جنوبي 40/7 متر درازا و 50/3 متر پهنا و پايه شمالي 6 متر درازا و 80/2 متر پهنا دارد. بناي اوليه پل، مربوط به دوره صفويه يا قاجاريه است. 


سدها در شهرستان مرند 

سد خفير مرند 
اين سد در پنج كيلومتري شمال خاوري كاروانسراي ايرانديبي در 27 كيلومتري شمال مرند واقع گرديده و احتمالا از آثار دوره صفوي يا پيش از آن است و به نظر مي رسد كه تامين بخشي از آب كاروانسرا را بر عهده داشته است. ديوار سد تا ارتفاع 7 متري باقي مانده ولي زير آن به صورت طاقي شكسته است. ضخامت ديوار سد، 20/4 متر است و در امتدادي مستقيم (نه منحني) از سنگ لاشه با ملات آهكي بنا شده است. در وسط ديوار سد و در قسمت بالا دست آن در جهت آبگير به ضخامت ديوار سد به شكل منحني اضافه شده است تا فشار آب را بهتر تحمل كند. قطر ديوار سد در ميانه آن كم مي شود و به 80/2 متر تقليل مي يابد. اين ديواره توسط پيشبندهايي با مقطع مثلث، كه در فواصل كوتاه (60/1 و 1و 60/2متر) از هم حمايت مي شود، در كنار هم ساخته شده كه پشت سد را محكم داشته اند.

سد مرندچاي 
اين سد در باختر مرند بر روي مرند چاي ساخته شده و احتمالا از آثار دوره صفوي مي باشد كه در دوره هاي بعد تعمير و بازسازي شده است. ديواره سد با توجه به شكل ناهمواري هاي محل برپايي، داراي انحنا هايي به سمت مخزن و بيرون آن است. ضخامت ديواره در قسمت بالا حدود 20/1 و در پايين 50/4 و ارتفاع آن حدود 50/9 متر است. اين ديواره از جهت زير آب با صخره هاي طبيعي و ديواره هاي الحاقي حمايت مي شود. درميانه اين ديواره، دريچه اي براي خروج آب وجود دارد كه اكنون با رسوبات مسدود شده است. 


حمامها در شهرستان مرند 

حمام ليوارجان مرند 
بقاياي اين بنا در روستاي ليوارجان در هشت كيلومتري جنوب خاوري شهرستان علمدار از توابع شهرستان مرند واقع گرديده و ظاهرا از آثار دوره صفويه و قاجاريه مي باشد. نيمي از ساختمان حمام بر روي برآمدگي زمين ساخته شده ، به طوري كه قسمت جنوبي آن در گودي خاك فرو رفته است، اما قسمت شمالي كمي از سطح زمين بالاتر قرار دارد. حمام در محوطه مستطيل شكلي به صورت خاوري – باختري ساخته شده و دو ورودي آن از جانب خاوري است. اين ورودي ها از طريق فضاي طاقداري به رخت كن حمام راه مي يابد. رخت كن فضاي چليپا شكل گنبدداري است كه در اطراف آن سكوهايي براي نشيمن و رخت كن تعبيه شده است. در ميانه فضا نيز حوضچه اي قرار دارد. حد فاصل رخت كن و گرمخانه، فضاهاي كوچك طاقداري قرار گرفته و بعد از آن گرمخانه حمام با پوشش طاق و گنبد واقع گرديده است. قسمت اصلي گرمخانه با گنبد و فضاي جانبي آن با طاق استوانه اي مسقف شده است. در ضلع جنوب گرمخانه منبع آب حمام و در ضلع باختري، خزينه و سپس تون يا كوره حمام قرار دارد. بناي حمام فاقد هر گونه تزئيناتي است. حمام ليوارجان دردوره قاجاريه مورد استقاده بوده ولي ممكن است زمان احداث آن به عهد صفويه باز گردد. 


قلعه ها در شهرستان مرند 

قلعه علي بيك مرند 
در باختري ترين نقطه كوهستان قراداغ يا ارسباران و در يكي از جالب ترين مناطق ديدني آذربايجان در ساحل جنوبي رود ارس و در ميان كوهستان زيبا و كم نظير و سر به فلك كشيده كامتال(كمتال)، بورداشي بلندترين نقطه اين كوهستان، قلعه معروف و قديمي و تاريخي آذربايجان را در خود جاي داده است كه در ميان مردم و علاقمندان به طبيعت و تاريخ آذربايجان به نام قلعه «علي بيك» معروف مي باشد. به عقيده بيش تر محققان و قلعه شناسان، قلعه علي بيك يكي از 55 قلعه و استحكامات بابك خرم دين دلاور آذربايجان بوده است كه در نبرد خود با اعراب و سربازان خلفاي ستمگر عباسي از اين قلعه و استحكامات، استفاده نظامي كرده و يكي از پادگان هاي مهم بابك محسوب مي شده است. فاصله قلعه علي بيك و كوهستان كامتال از تبريز 222 كيلومتر، از مرند 147 كيلومتر و از هادي شهر(علمدار– گرگر) 82 كيلومتر بوده و مسافت آن تا روستاي دستجرد 12 كيلومتر است.

طاق و قلعه هلاكو 
از مرند به طرف جلفا در 27 كيلومتري مرند، بقاياي يك بناي آجري عهد مغول در سمت شمال جاده جلب نظر مي كند. اين بناي تاريخي كه نزد اهالي محل به «كاخ هلاكو» معروف است، در دشت بسيار وسيعي به نام «دشت هلاكو» يا «الاكي» واقع است. آنچه از ساختمان مغولي باقي مانده پي هاي سنگي و ديوار هاي قطوري است كه مبين محوطه ساختماني سي متر در سي متر مي باشد و بدنه اي از يك طاق مدخل و سر بنا باقي مانده از يك دهم طاق اصلي به علاوه پايه هاي سنگي چهارگوشه و دو برج از ضلع جنوبي كه ويران شده است. بدنه طاق به سبك ديگر بناهاي آجري عهد ايلخاني مغول و بر روي پايه سنگي بنا شده است. آن چه فعلا موجود مي باشد در حدود 6 متر ارتفاع دارد. در حاشيه آن اثري از كتيبه كوفي مزين با آجر و كاشي فيروزه اي رنگ ديده مي شود كه دور تا دور طاق سر در بنا را پوشانده و اينك مقدار محدود و كمي از كتيبه و تزيينات آن باقي مانده است. قطر بدنه طاق نيم متر در يك متر است و در جبهه خاوري آن قسمتي از بقاياي ديوار ساختمان از آجر هنوز باقي است. درست روبه روي اين بنا در سمت جنوبي جاده بر روي يك تپه صخره اي نسبتا مرتفع، بقاياي ديواره سنگي يك قلعه مخروبه وجود دارد كه نزد اهالي محل به قلعه «گبرها» معروف است. علاوه بر اطلاق نام « قلعه گبر ها» اهالي به آن «قلعه هلاكو» نيز مي گويند. قلعه حصاري بسيار محكم و عريض مي باشد كه تا 5/3 متر داشته است. تعدادي تكه سفال پارتي نيز در حوالي بنا به دست آمده است. از مشاهده پاره سفال ها مي توان تاريخ احداث قلعه را به ابتداي هزاره اول قبل از ميلاد منسوب نمود. 


روستاهاي مهم در شهرستان مرند 

روستاي هرزند مرند 
روستاي هرزند در دهستان هرزندات خاوري از بخش مركز شهرستان مرند، يكي از جالب ترين و ديدني ترين قلعه هاي تاريخي آذربايجان را در خود جاي داده است.
در اين دهستان دو روستا به نام هاي هرزند جديد و هرزند عتيق وجود دارد. روستاي هرزند جديد در شمال شهر مرند بين شهرهاي مرند، زنوز، جلفا و دهستان ديزمار باختري واقع شده و فاصله اش تا مرند 32 كيلومتر است. در مورد وجه تسميه هرزند جديد و عتيق در كتاب هاي تاريخي و منابع تحقيقي، چنين اظهار نظر شده است: «كهن هرزند يا هرزند عتيق يا (داش هرزن) قريه اي است كه بر كمره آفتابگير كوهي در محال هرزندات بين علمدار و مرند واقع شده است و راهي سخت و كوهستاني در قديم داشت كه مسافرت به آن جز با اسب و الاغ و با پاي پياده ميسر نبود، اين قريه رو به ويراني رفته و اكنون جز خانواري چند در آن باقي نمانده است و غالب ساكنين آن به قرا مجاور و مخصوصا به قريه جديد البنايي بنام (گلن قيه) يا (تخته سنگ فروآينده) مهاجرت نموده اند. اهالي قريه كهن هرزن و گلن قيه بيش تر زراعت پيشه اند و به لهجه مخصوصي سخن مي گويند كه به قول خود آنان (گوورزاني لو) و بنا به معروف زبان هرزندي ناميده مي شود. اين لهجه به تلاتي بسيار نزديك است و فقط اختلاف مختصري ميان آن ها موجود مي باشد. درباره لفظ هرزن سخنان زيادي گفته اند، پاره اي تصور نموده اند كه صحيح آن هرزند، به معني «سرزمين پر آب» مي باشد. چرا كه «هرز» به معني آب فراواني كه بلااستفاده بماند و «اند» يكي از ادوات مكاني مي باشد،همان طور كه در نام هاي نهند، اوند، سهند و نظاير آن ها ديده مي شود.» اين نظر پذيرفتني نيست چه در متن سند ترك دعواني كه ميان فرزندان خواجه رشيدالدين فضل اله همداني و كدخدايان هرزن در خصوص دو دانگ از اراضي و مزارع منطقه در سلخ ماه ربيع الثاني سال هفتصد و نود و يك هجري (791 هـ. ق) به رشته تحرير در آمده نام هرزن عتيق به صورت «كين هرز» و «هرزن قديم» ذكر شده است. جمعي گمان مي كنند تلفظ محلي هرزن (به ضم هـ) صحيح و به معني سرزمين آفتابگير است. چرا كه در لهجه هاي آذري حرف (خ) غالبا به (ه) مبدل مي شود و هر به معني (خور) يعني آفتاب مي باشد در صورتي كه در لهجه هرزني آفتاب را (روژ) مي كويند نه (هر). عده اي ديگري نيز معقدند كه هرزن و ارزين هر دو يك كلمه و به يك معني و اسم، منسوب كلمه (ارس) مي باشد. منتهي در نتيجه مرور زمان و كثرت تلفظ به همين صورت در آمده است. اما اين حدس و توجيه نيز درست به نظر نمي رسد چرا كه در اكثر نقاط آذربايجان با روستاهايي به نام هاي (هرزن، ارزنق، هرسين، مرسين، هرسي) برخورد مي شود كه نه در ارسباران واقع شده اند و نه با رود ارس ارتباطي مي توانند داشته باشند. زبان مردم منطقه هرزندات در حال حاضر تركي آذري است، اما به زبان تاتي نيز گفتگو مي كنند كه باقيمانده و تحول يافته زبان مادي و داراي ريشه آريايي بوده كه مورخين و سياحان و جغرافي نويسان اسلامي و عرب آن را فارسي (ايراني) و فهلوي و آذري خوانده اند. بقاياي زبان تاتي در روستاهاي بسيار كهن آذربايجان در گلن قيه، كرينگان، مردانقم، هرزند جديد و عتيق و در خلخال در روستاهاي شال، دورو و خمس هنوز هم وجود دارد. وجود بقاياي زبان ديرين و كهن تاتي دليلي بر تاريخي بودن روستاهاي هرزند بوده و به تمام آثار و بقاياي تاريخي اين منطقه حيثيت تاريخي مي بخشد. يكي از آثار تاريخي و كهن دهستان هرزندات، قلعه با ارزش و مهم سن سارود است كه در شش كيلومتري كاروانسراي تيموري معروف به «آيراندايبي» كه خود در 26 كيلومتري شمال مرند است بر روي پشته سنگي مرتفع بين دو بازوي رودخانه واقع است. اين قلعه در جنوب روستا و در ميان باغات بر بلندي بنا شده است. قلعه سن سارود بقاياي قلعه اي متعلق به دوران قرون وسطاي مي باشد كه گويا در قرن هاي 13 و 14 ميلادي (قرن هفتم و هشتم هجري) بنا شده است. اما در قسمت خاوري آن تخته سنگ هاي بزرگي قرار دارد كه نشانه بناهاي قديم تري است كه قدمت آن شايد به دوران هاي كهن تاريخي برسد. امتداد حصارهاي دفاعي هنوز از سطح زمين نمايان است. به علاوه قسمت هايي از ديوار تا ارتفاع زيادي پابرجا مي باشد و آثار برج هاي نيم استوانه اي پيش آمده، در آن حصار ديده مي شود. در محوطه داخلي قلعه، پي و اساس چند اطاق كه در جوار هم و عمود بر يكديگر بوده اند كاملا نمايان است. تمام ديوارهاي قلعه سن سارود از سنگ لاشه و ملاط گل و آهك ساخته شده كه به آن ساروج گويند. در جنوب قلعه قبرستان قديمي اسلامي و بقايايي از پي هاي ساختماني قرار دارد كه به«پيرحسن» معروف است. ظاهرا اين مكان گوشه عزلت زاهد مسلماني بوده است كه امام زاده حسن در مجاورت آن مدفون است. به نظر مي رسد كه قلعه سن ساورد مامن طايفه اي اسلامي يا مسكن يكي از اشراف ارمني بوده باشد. زيرا اين قلعه تقريبا در مرز خاوري ارمنستان واقع شده است. در جنوب خاوري قلعه سن سارود اثرات و جاي پاهايي وجود دارد كه مي توان گفت با توجه به اين كه در قديم با حفر و كندن علائمي جهت رويت و رصد ستارگان استفاده مي كردند با توجه به آن مسايل مي توان گفت كه اين علايم هم براي همان منظور ساخته و كنده شده باشد و دايره البروج ستارگان را با چنين نشانه هايي مي توانستد ترسيم كنند. تعدادي از اهالي دهستان هرزندات نظربه شدت تعصب و علاقه به خاندان امامت و ولايت در بسياري از آثار تاريخي و كهن باستاني، نشانه هايي از مقام والاي امامت را تجسم و تصور كرده و روايت ها و داستانهاي مذهبي گوناگوني را در اذهان خود خلق نموده اند كه اين روايتها را اهالي محل با آب و تاب نقل مجالس و محافل ساخته اند. از جمله اعتقاد دارند كه قلعه سن سارود توسط حضرت علي (ع) فتح شده است بايد گفت كه اين موضوع در هيچ يك از منابع تاريخي ذكر نشده است و هرگز حضرت علي (ع) به آذربايجان سفر نكرده اند تا قلعه سن سارود را نيز تصرف نمايند. به علاوه فتح آذربايجان ثبت و توسط مسلمين در زمان خلافت خليفه دوم انجام گرفته و تمام جرئيات اين فتوحيات ثبت و ضبط شده است و هرگز نامي از حضرت علي (ع) در فتح قلعه سن سارود نيامده است. آثار و علائم نشان مي دهد كه قلعه سن سارود مربوط به قرون اوليه اسلامي است و معماري آن نيز مطابق با شبيه معماري دوره اسلامي مي باشد و آن، از كچ كاري هاي داخل قلعه كه در اثر كنده كاري ها نمايان شده كاملا مشهور است. 


تپه هاي باستاني در شهرستان مرند 

تپه باستاني پير موسي مرند 
اين تپه جزو بخش رودقات شهرستان مرند بوده و در يك كيلومتري خاور قريه سهلان واقع شده است. تپه از سمت شمال به راه آهن تبريز – جلفا و ايستگاه سهلان و از قسمت باختر، خاور و جنوب به اراضي دهكده مذكور محدود مي گردد. تپه پير موسي داراي ارتفاع هفت متر و مساحت هشت هزار متر مربع مي باشد. علت اصلي اين كه تپه از حفاري هاي غير مجاز در امان و مصون مانده وجود امامزاده اي در بالاي آن به نام امامزاده پير موسي است كه متاسفانه اطلاعي از شجره اين امامزاده در دسترس نيست.

تپه قلعه مرند يا يالدور تپه مرند 
اين تپه در خاور مرند و در ميان باغات، در كنار رودخانه سيلابي معروف به يالدارچاي قرار گرفته و داراي ارتفاع 17 متر مي باشد. برخي از سفال هاي يافت شده در اين تپه بيانگر تاريخ هزاره چهارم پيش از ميلاد است و برخي ديگر نيز مربوط به تمدن پارت و اورارتو مي باشد.

تپه باستاني قلعه باروج مرند 
اين تپه در قريه باروج، در ده كيلو متري شمال باختري مرند واقع شده و جزو يكانات مرند مي باشد. تپه باروج به ارتفاع 17 متر و به قطر تقريبي 150 متر، يكي از تپه هاي معروف و بنام شهرستان مرند به شمار مي رود. در طبقات مياني تپه آثار ديوارهاي خشتي مشاهده مي شود كه در محدوده بالاي آن يك لايه سوخته و سياه به قطر 10 سانتي متر دور تا دور تپه ادامه يافته كه حاكي از آتش سوزي و حريق است. در طبقات بالاتر ديوارهاي آجري مربوط به دوره پارت آشكارا به چشم مي خورد. طبقات تپه شامل تمدن هايي چند از دوره نو سنگي است. سفال هاي لعابدار و منقوش دوره اسلامي نيز در لايه هاي بالايي تپه مشاهده مي شود. قدمت قديمي ترين سفال هاي به دست آمده در اين تپه، به هزاره پنجم قبل از ميلاد مي رسد. 


آرامگاهها در شهرستان مرند 

آرامگاه پير مرند 
در نزديكي يالدرچاي مرند واقع در يكي از كوچه باغ هاي آن در كنار قبرستان جديد، گورستان قديمي مرند واقع است كه با انواع و اقسام سنگ هاي گور مزين به نقش و نگارها و در پاره اي مواقع بر روي گورها مجسمه هاي سنگي از قوچ است. روي يكي از سنگ ها كه بيش از ديگر سنگ ها مردم در پاي آن جمع مي شوند و به نذر و نياز مي پردازند، نوشته شده است : كل من عليها فان – هذا روضة السيد الكبير السيد و الامير الجليل النبيل الخليل. . . تعالي بالجود و الكرم. . . نقاوة المنان مير الغني افتخار الدين حسن الحسيني المشهور بمير بزرگ تعمده اله يغفر الذنوب في جمادي الآخر سنه اربع و سبعين و تسمع ماية. اشعاري در جاي ديگر سنگ ديده مي شود :

مير بزرگ آن كه بود – از ره لطف كرم – گشت ازين واقعه – خاطر ياران حزين – رفت زدنيا برون – كرد ز مردم كنار – من كيم مولا نگهدار شما – من كيم لطف خدا يار شما – من كيم. . . - خود شد – خدا يار تو و يار علي

جاذبه هاي ديدني شهر جلفا

+0 امتياز

گاهي كوتاه به شهرستان جلفا 

جلفا يكي از شهرستان هاي استان آذربايجان شرقي به شمار مي رود كه در ناحيه ي شمال اين استان واقع شده است. آبشار آسياب خرابه كه يكي از زيباترين مناطق ديدني آذربايجان شرقي است و رودخانه ارس با دره زيباي آن از جاذبه هاي طبيعي شهرستان جلفا به شمار مي آيند. كليساي سن استپانوس كه از مهم ترين و جالب ترين آثار تاريخي و معماري و زيارتگاه ارامنه است، نيز در محدوده ي جغرافيايي اين شهرستان قرار گرفته است . هم چنين كاروان سراي شاه عباسي كه يادگار دوران صفويه است و قلعه هاي قديمي به همراه تپه و پل هاي تاريخي از ديگر جاذبه هاي گردشگري اين شهرستان به شمار مي آيند. جلفا از نظر بافت اجتماعي منطقه اي كارگري است و همه گونه خدمات عمومي در اين منطقه يافت مي شود. وجود گمرك مرزي ايران و جمهوري آذربايجان و مبادله كالا و مسافر سبب جذب جمعيت فعال به جلفا شده و اين منطقه را به ناحيه اي مهاجر پذير تبديل كرده است. از طريق گمرك جلفا؛ بسياري از محصولات مورد نياز كشور؛ مانند: كاغذ، انواع كود شيميايي، مواد اوليه پلاستيكي، نخ ابريشم مصنوعي،‌ قطعات موتور كاميون و امثال آن به ايران وارد و محصولاتي از قبيل خشكبار، قالي و گليم صادر مي شود. 


كليسا در شهرستان جلفا 

كليساي سن استپانوس (خارابا كليسا) جلفا
جلفا يكي از جالب ترين آثار تاريخي و معماري را به نام كليساي سن استپانوس (خرابا كليسا) كه مورد توجه و زيارتگاه ارامنه مي باشد، در خود جاي داده است. بناي اين كليسا در باختر جلفا درميان كوه هاي بسيار مرتفعي به نام شام قرار دارد. كليساي سن استپانوس يكي از كليساهاي با عظمتي است كه بين قرن هاي چهارم تا ششم هجري (10 تا 12 م) ساخته شده است. اين كليسا در 16 كيلومتري باختر جلفا در دره اي سرسبز و خرم معروف به دره شام (داراشامب) بر يك بلندي بنا شده است. سبك معماري آن آميزه اي از شيوه هاي معماري اوارتو، اشكاني، يوناني و رومي است كه بعد از ساخت بناهاي شگرف اچميادزين، طاديوس، آختامار و استپانوس اين تداخل سبك ها، به نام سبك و شيوه ارمني مشهور شد. درباره تاريخ بناي اين كليسا كه يكي از شاهكارهاي معماري شمال باختر ايران محسوب مي شود، مطالب مختلفي نوشته شده است. عده اي بدون توجه به وقايع تاريخي و تاريخ تطور شيوه هاي معماري، بناي آن را تا نخستين سده هاي مسحيت پيش برده و عده اي نيز زمان بناي آن را به اواسط سلطنت صفويه نسبت داده اند. در صورتي كه از قراين تاريخي اين طور برمي آيد كه شيوه بنا، مصالح ساختماني، تزئينات هنري و مقتضياتي كه اين بنا را به وجود آورده اند، همه گواهي مي دهند كه بناي اين كليسا همانند و هم زمان با كليساهاي آختامار و طاطائوس احداث شده است. صدها سنگ نبشته به زبان ارمني در داخل و خارج بنا نصب شده كه اگر اين سنگ نبشته ها به زبان فارسي ترجمه گردد، باني، معمار و تاريخ بناي كليسا و حتي قسمت هايي از گوشه هاي تاريك قومي كه در اين سرزمين به سر مي بردند روشن خواهد شد. به علت زمستان هاي سخت منطقه و كوچ ارامنه از جلفاي آذربايجان، كليساي سن استپانوس از رونق افتاده و در معرض انهدام قرار دارد و به همين جهت بين مردم به خارابا كليسا يا كليساي خرابه معروف شده است 


پلها در شهرستان جلفا 

پل شاه عباسي جلفا
در 12 كيلومتري جلفا و مجاور پاسگاه ژاندارمري شاه عباسي، پل تاريخي بر روي رودخانه ارس وجود دارد كه دو سوم آن ويران شده و فقط دو جناح شمالي و جنوبي آن باقي مانده است. اين پل در قسمت خاوري پاسگاه و درست در جنوب دهكده قديمي جلفا (كه اينك در خاك روسيه قرار دارد) روبروي آن ساخته شده است. اين پل از يادگارهاي جالب شاه عباس صفوي و در زمره بناهاي متعدد و عام المنفعه است. قسمتي از پل در خاك روسيه و قسمتي در خاك ايران واقع است. ارتفاع پايه جنوبي آن كه از سنگ هاي تراش داده شده بنا گرديده، از سطح رودخانه در حدود 10 متر است. سبك بناي پل كاملا شبيه به ديگر ساختمان هاي سنگي دوره صفوي مي باشد. قسمتي از زايده جنوبي پل كه در خاك ايران قرار دارد نشان مي دهد كه پل عريضي بوده و پهناي آن به 8 متر بالغ مي شده است. مي توان حدس زد كه پل در شكل اصلي خود پنج چشمه داشته كه به كلي از بين رفته است. 


تپه ها در شهرستان جلفا 

تپه آتشكده (تپه گرگر) جلفا 
اين تپه در دهستان گرگر در44 كيلومتري شمال مرند و 120 كيلو متري شمال باختري تبريز واقع شده است. در اين تپه نمونه هايي از سفال مربوط به دوره پارتي و سكه هايي از دوره اشكاني به دست آمده است. در طبقات بالاي تپه مقدار زيادي سفال اسلامي نيز مشاهده شده كه نشان مي دهد در دوره هاي ا سلامي نيز اين تپه مسكوني بوده است. در هر حال تپه گرگر يا تپه آتشكده به ارتفاع 20 متر و قطر تقريبي 150 متر در زمره تپه هاي غني و سرشار باستاني به شمار مي رود.



  • [ 1 ][ 2 ][ 3 ]