آنا ديلي

+0 امتياز

منده آنا ديليمي سئويرم

شكست تراكتور در مقابل نفت تهران

+0 امتياز

 

 

از ساعت 18:50 دو تيم تراكتورسازي و نفت تهران در ورزشگاه يادگار امام تبريز به ديدار هم رفتند.

 

اين ديدار كه به قضاوت احمد صاحي برگزار شد، در پايان با نتيجه دو بر يك به نفع تيم ميهمان به پايان رسيد. گلهاي نفت توسط سيد ايمان موسوي("51) و عليرضا عزتي("73) به ثمر رسيد. تك گل تيم تراكتورسازي هم در وقتهاي تلف شده نيمه دوم، با ضربه زيباي سيد محسن حسيني وارد دروازه حريف شد.

با اين شكست، تراكتورسازي، با يك بازي بيشتر، همچنان در صدر جدول باقي ماند و منتظر نتايج بازي هاي فردا ميماند.

حواشي ديدار:

* بيش از 50 هزار نفر، از نزديك شاهد اين ديدار بودند.

* تماشاگران، پس از شكست تيمشان، در پايان بازي، با تشويق بازيكنان و كادر فني، به اين تيم روحيه دادند.

* امير قلعه نويي بعد از اشتباه مهدي ثابتي كه منجر به گل دوم نفت تهران شد، به شدت به اين دروازبان اعتراض كرد.

دقت دقت : تلاش مشترك اطلاعات و آموزش و پرورش براي تفتيش عقايد خانواده هاي آذربايجاني از طريق بازجويي از دانش اموزان مدارس

+0 امتياز

دقت دقت : تلاش مشترك اطلاعات و آموزش و پرورش براي تفتيش عقايد خانواده هاي آذربايجاني از طريق بازجويي از دانش اموزان مدارس

براساس اخباري كه از تبريز به دستمان رسيده مدتي است كه يك نهاد موهوم دولتي بنام "سازمان گسترش و پژوهش حجاب" كه گويا وجود خارجي هم ندارد، اقدام به تفتيش عقايد خانواده هاي دانش آموزان چندين مدرسه در خصوص نگرشهاي نژادي و قومي آنان حد اقل در شهر تبريز نموده است.
مطابق اين خبر، از اواخر سال تحصيلي گذشته و نيز در حين دروس فوق برنامه مدارس در تابستان امسال، افرادي كه خود را پژوهشگر سازمان كذائي فوق معرفي نموده اند با حضور در برخي از مدارس دخترانه و پسرانه، مدعي انجام كارهاي پژوهشي در زمينه هاي فرهنگي و اجتماعي شده و سپس از هر كلاس دست كم 2 دانش آموز را به يك ساختمان دولتي برده و در يك سالن بزرگ اقدام به پرسيدن سوالات ذيل از آنان كرده اند:

1- پان توركيسم چيست؟
2- پان توركيست كيست؟
3- آذربايجان جنوبي كجاست؟
4- شما ترك هستيد يا آذري؟
5- بابك كيست؟
6- پيشه وري كيست؟
7- چرا درياچه اورميه خشك ميشود؟
8- روابط شما با فارس زبانها به چه صورتي هست؟
9- علامت گرگ خاكستري يعني چه؟
10- آيا دوست داريد به آذربايجان و تركيه سفر كنيد؟
11- تيم تراكتور را دوست داريد و اگر داريد تا چه حد؟
12- چه كساني اقدام به طرح و بيان شعارها در مسابقات تيم تراكتور مي كنند؟
13- گروههايي كه مدعي دفاع از آذربايجان هستند چه كساني هستند و در كجا جمع مي شوند؟
14- آيا در بين دوستان و افراد خانواده شما كسي هست كه موارد بالا را به نوعي شامل شود؟
15- شما شخصا در قبال اين موضوعات چه مي انديشيد؟
16- ...
از دانش آموزان خواسته شده كه در قبال اين سئوالات با صداقت و حساسيت پاسخ دهند و مطمئن باشند كه در صورت بيان خلاف واقع، دروغ گويي آنان اثبات خواهد شد.
ماموران وزارت اطلاعات به دنبال مواجه شدن با مقاومت و انتقادات شديد دانش آموزاندر حين گفتگو و در واقع بازجوئي، گفته اند كه مطمئن باشيد ما فقط دشمن پان توركيستها هستيم و هيچ كاري با كساني كه خود را ترك مي دانند نداريم!
از كودكان خواسته شده تا در صورت مشاهده هر گونه مورد مشكوكي در بين دوستان، خانواده و فاميل به معلم پژوهشي مدرسه اطلاع دهند.
گفته مي شود كه اين قبيل سئوالات و در واقع بازجويي تهديد آميز دانش آموزان، دست كم در دبيرستانهاي دخترانه ذيل به عمل آمده است:
بهارستان،عفتيه، توان، مبتكران، انقلاب اسلامي، امام مجتبي و نبوت.
چنين پرسشهايي از دانش آموزان دبيرستانهاي پسرانه نيز به عمل آمده است. بعبارتي در هر جلسه پژوهشي و در واقع بازجويي، دهها دانش آموز مورد مخاطب بازجويان قرار گرفته و موظف به بيان عقايد خود و يا پر كردن پرسشنامه هايي شده اند.
گفته مي شود كه بازجويان در نقش پليس خوب از دانش آموزان خواسته اند كه در خصوص رفتار خانواده هاي خود دقت كنند و در صورت مشاهده هر گونه مسئله ترديد آميزي بنا بر وظيفه شرعي و ايراني خود آنرا به مسئولين منتقل كنند.
آنچه كه در مدارس فوق به وقوع پيوسته در حقيقت ادامه تفتيش عقايد موهني است كه در بهار سال 1374 تحت عنوان "پرسشنامه طرح فاصله اجتماعي" از طريق مامورين صدا و سيما از مردم به عمل آمده بود و منجر به قيام 19 ارديبهشت دانشجويان آذربايجان در دانشگاه تبريز در همان سال گرديد.

ساكنان تبريزي روستايي مرموز

+0 امتياز

تصوير از روستاي ايستاي طالقان

در اين قسمت از نشانه هاي تبريز در جهان از ايران خارج نمي شويم  سفري خواهيم داشت به طالقان ، جايي كه تبريزي ها مدتها پيش با مهاجرت به آنجا مرموزترين روستاي ايران را به وجود آوردند ، ايستا نام روستايي است در نزديكي طالقان كه اهالي آن در گزشته متوقف مانده اند ، مردمي كه از حدودا 200 سال پيش هيچ تغييري نكرده اند و مدرنيته را در زندگي خود راه نداده اند هيچ زني اجازه ورود به آن را نداشته و شايد زنانشان را كسي نديده آن ها شناسنامه ندارند ، جزو آمار نيستند ، برق ، گاز ، تلفن ، تلوزيون و ديگر وسايل رفاحي را در اختيار ندارند... گزارشات و تحقيقات زيادي از اين روستا به عمل آمده و همايش هاي زيادي برگزار شده. جالب است بدانيد كه در آمريكا نيز فرقه اي به نام آميش ها وجود دارد كه آن ها هم گريزان از تجدد هستند آن ها نيز در گذشته متوقف مانده اند و از امكانات جامعه مدرن بهره اي نبرده اند.

اين مطلب جالب را براي اين ساعت شما عزيزان تهيه كرده ايم كه اميدواريم مرد پسندتان واقع شود. پيشنهادات و انتقادات شما مشوق تيم بيلگي پليس خواهد بود 

آن ها شيعه اثني اشري بوده و مرجع تقليدشان٬ مرحوم ميرزا صادق تبريزي است [كه گويا وي در ۱۲۷۴ق به دنيا آمده و از جايگاهي دين مدارانه با مشروطيت مخالف بود. او با رضا شاه پهلوي هم به شدت مخالف بود و حتي تا پاپان عمر٬ از گرفتن شناسنامه سر باز زد و رضاشاه هم وي را از تبريز به قم تبعيد كرد و در نهايت در ۱۳۵۱ق درگذشت و در حرم حضرت معصومه مدفون شد] و افكارشان هم برگرفته از مرحوم سيد حسين طباطبايي نجفي (مدفون در قبرستان مارالان تبريز) است كه گويا ۳۰ ـ ۴۰ سال پيش درگذشته و كتابي خطي دارد كه در دست آنهاست. شمار افرادي كه در آن جا و با آن وضع زندگي مي كنند۴۰ نفر (باخانواده هاشان) است و ۳۰ نفر ديگر هم از دوستان اينان٬ به همين شيوه در تبريز زندگي مي كنند. سبب پرهيزشان از وسايل و زندگي امروزي به دليل تشبه به كفار و بدعت بودن آنهاست. مثلا تزريق خون به كسي كه براي ادامه زندگي اش به آن نيازمند است را به سبب بدعت بودن آن٬ روا نمي دانند و بركتي هم در ادامه زندگي به وسيله اين كار نمي بينند. انقلاب به اصطلاح كبير فرانسه را نقطه عطفي در بي ديني مردم مي دانند. نه شعر مي خوانند و نه اوقاتشان را با شب نشيني و ... سپري مي كنند و تقريبا" ۱۰ ـ ۱۲ تا كتاب دارند. بچه هاشان را تا سن تكليف با خود نگه مي دارند و آموزش هاي مختصري مانند واجبات و محرمات به آنان مي دهند و پس از سن تكليف هم٬ مختارند كه با آنان باشند يا به شهرها مثل تبريز برگردند. به زيارت امامان عليهم السلام نمي روند زيرا استفاده از وسايل نقليه امروزي را جائز نمي دانند و مي گويند: «اگر صالح باشيم ٬ امامان عليهم السلام سلام از راه دورمان را پاسخ مي دهند و اگر نباشيم٬ سلام در كنار مرقدشان را هم جواب نمي دهند٬ پس اصل٬ صالح و با ايمان بودن است.» به همان دليل به حج هم نمي روند و به حج رفتن به آن شكل كه مي خواهند٬ چون برايشان موانعي دارد (مانند موانع گذر از مرز) پس خود را مستطيع نمي دانند و حج نمي روند.از آقا حسين قلي پرسيدم: «آيا خود مرحوم ميرزا صادق گفته بود كه حتي پس از درگذشتش مقلدان وي حق ندارند از ديگر فقهاء تقليد كنند؟» گفت: «نه». گفتم: «در محيط زندگي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم سيب زميني و گوجه فرنگي هم نبود٬ آيا شما از اينها استفاده نمي كنيد؟» پاسخ داد: «استفاده مي كنيم زيرا اينها طبيعي و آفريده خدا هستند اما هواپيما مثلا"٬ آفريده خدا نيست.»

 

آقا حسين قلي از بيست و اندي سالگي به طالقان مي آمد و در جست و جوي مردان طالقاني بود كه در روايات است كه از ياران امام زمان عليه السلام هستند٬ اما وقتي كسي را نيافت٬ خودش زمين هايي را خريد و گويا از ۱۷ـ ۱۸ سال پيش٬ چنان زندگي اي را بنا گذاشت. آقا كاظم مي گفت در اين جا افرادي هستند كه در اين همه سال٬ تنها ۲ يا ۳ بار به بيرون از اين محيط رفتند. مساحت منطقه شان هم ۱۵ هكتار است.

 

احتياجات آنان به شهر٬ تنها براي خريد پارچه٬ برخي ميوه ها مانند خرما و ميخ و مقدار بسيار كمي آهن و شيشه و مانند اينهاست. خودشان نجاري و آهنگري و... دارند و چندان مالكيتي براي اموالشان در ميان خود نمي بينند و بر سر اموال٬ با كسي نزاع نمي كنند و اگر شخصي در اموال آنان تصرف كند٬ آنان با او درگير نمي شوند و از مال خود چشم پوشي مي كنند. حتي اوقات شرعي را هم ٬ با شاخص هاي خود مشخص مي كنند و آغاز و پايان ماه رمضان را نيز با رويت خويش٬ تعيين مي كنند و ...

شخصي كه گويا چيزي درباره آن روستاي طالقان شنيده بود و گمان مي كرد چند روستا در آن جا چنين است٬ از حضرت آيت الله بهجت دام ظله در حياط مسجد پرسيد: «نظر شما درباره روستاهاي طالقان چيست؟» آيت الله بهجت با همان لحن پرسش رساتر از پاسخ٬ فرمودند: «روستاهاي طالقان با روستاهاي ديگر چه فرقي دارد ؟!»

نويسنده گزارش فوق با همدلي همراه با شيفتگي، «اهل توقف طالقان» را با لحني «شبه شاعرانه» معرفي كرده است. فراز مهم گزارش، اشاره نويسنده به سخن حضرت آيت الله العظمي بهجت (ره) درباره روستاي ايستاي طالقان است.

به خاطر دارم در سال هاي اخير، دفتر آن عالم وارسته به جهت توليد حجم فراواني شايعه درباره ديدگاه مرحوم بهجت در زمينه مهدويت و انتظار، بخشي با عنوان «پاسخگويي به شايعات» در پايگاه اطلاع رساني آن مرجع معظم تقليد، تعبيه كرده بود.چون مد شده بود كه برخي افراد جوياي نام به روش هاي مختلف و با اهداف متعدد تلاش مي كردند كه با انتساب سخنان خود به مرحوم بهجت، براي خود كرامت و فضيلتي فراهم كنند. با اين اوصاف، اصالت ادعاي نويسنده گزارش فوق را بايد از طريق دفتر آن مرحوم جويا شد و سپس در اين باره ابراز نظر كرد.

ثروتمندان تورك پايتخت (درياني ها)

+0 امتياز

شايد شما با اين بخش آشنا باشيد بخشي كه به نشانه هاي آذربايجان و تبريز در نقاط مختلف دنيا مي پردازه امروز زياد دور نرفته ايم و در سري سفر هاي خود پاي به تهران -كه اگر بگوييم بزرگترين شهر ترك نشين ايران سخني به گزاف نگفته ايم- مي گذاريم نصر نيوز: چهار سال پيش براي اولين بار يك وا‍ژه وارد ادبيات فرهنگي ايران شد. آثار سينمايي كه با تحليل منتقدان سينمايي فاخر نبودند به صفت درياني خوانده مي‌شدند.

به گزارش نصر نيوز به نقل از خبرآن لاين، چهار سال پيش براي اولين بار يك وا‍ژه وارد ادبيات فرهنگي ايران شد. آثار سينمايي كه با تحليل منتقدان سينمايي فاخر نبودند به صفت «درياني»خوانده مي‌شدند.

 

 

براي كارآفريناني كه شبكه توزيع پايتخت را تغيير دادند 

امپراطوري درياني‌ها در پايتخت

سينماروهاي حرفه‌اي مي‌گفتند:« فلان فيلم را بايد از همان درياني گرفت و ديد.» درياني‌ها اينگونه براي اولين بار وارد ادبيات فرهنگي ايران شدند ولي آنها خيلي پيش ‌تر به ادبيات اقتصادي و حتي سياسي ايران راه يافته‌بودند. فروشگاه‌هاي عرضه كالاهاي خوراكي درياني درتمامي شهرتهران همچون شبكه اينترنت گسترش يافته‌بودند. در شمال شهر مجلل‌تر بودند و درجنوب شهر كوچك‌تر ولي همگي «درياني» بودند.

اول سوال اصلي اين بود درياني‌ها كيستند كه قلب توزيع پايتخت را برعهده گرفته‌اند؟

 

در ستايس مهاجرت

اينجا دريان است. روستاي دريان از توابع شبستر از استان آذربايجان شرقي است. اين روستا براساس سرشماري سال 1385 داراي 2231 نفر جمعيت و 691 خانوار است. دريان در 25 كيلومتري شبستر واقع شده‌است. اولين درياني‌ها بين سال‌هاي 1310 تا 1315 وارد تهران شدند. اولين درياني‌هاي تاثيرگذار در تهران خانواده ابراهيمي‌ها بودند. مهدي ابراهيمي‌درياني،‌اولين بنيان‌گذار سوپرماركت‌هاي درياني‌ها در تهران بود.

مهدي درياني يكي از نام آوران تهران هم شد. او پس از مهاجرت به تهران به سرعت واردبازار شد. در بازار هم شهرت و ثروتي كسب كرد و موفق شد يكي از معتمدين بازار شود. حاج مهدي در مدتي پس از تاسيس اولين فروشگاه درياني، وارد فعاليت‌هاي ساختماني شد. او در منطقه شهرآرا ساختمان‌سازي كرد. برخي منابع تاريخي روايت مي‌كنند كه ساختمان‌هاي مهدي در شهرآراء اولين شيوه ساختمان‌سازي مدرن در ايران بوده‌است.

او مدتي پس از موفقيت در ساخت منطقه مسكوني شهرآراء،‌سرمايه‌هاي خود را به بخش ساختمان منتقل كرد و مناطق دريان نو، تهران ويلا، آرياشهر و ستارخان را نيز ايجاد كرد. در ميان اين مناطق «دريان نو» به پاس علاقه او به روستايي زادگاهش به نام دريان ملقب شد. مهدي پس از اين موفقيت بيشترين توان و تمركز خود را صرف فعاليت‌هاي ساختماني كرد. به موازات اين جريان ديگر همشهريان هم به توصيه او به تهران سرازير شدند و فعاليت‌هاي خود را آغاز كردند.

 

از روسيه تا تهران

درياني‌ها پيش از آنكه راهي تهران شوند، بخت خود را در تركيه آزموده بودند. تجار روستاي دريان جملگي به روسيه مهاجرت كرده بودند و در اين كشور تجارت مي‌كردند ولي وقوع انقلاب كمونيستي سرنوشت آنان را دگرگون كرد. دولت انقلابي وكمونيستي روسيه به درياني‌ها ابلاغ كرد همگي به ايران بازگردند. گروهي از درياني‌ها راهي تركيه شدند ولي شكست تجارت در تركيه سبب شد تا آنان بازهم به روستايي در 25 كيلومتري شبستر بازگردند. شرايط بد اقتصادي روستا آنان را ودار كرد تا بخت خود را در تهران بيازمايند. اولين درياني اينگونه راهي تهران شد. براساس گفته‌هاي احمدپور درياني وقوع انقلاب سفيد سبب شده بود تا وضعيت اقتصادي در ايران بيش از تركيه رونق گيرد و همين جريان درياني‌ها را مجاب كرده‌بود تهران را گزينه مناسب‌تري از تركيه براي تجارت بدانند.

 

نهنگ در تهران

روايت مي‌كنند كه علي‌اكبر درياني يكي از بنكداران معروف اروميه براي خريد كالاهاي مورد نياز خود راهي تهران مي‌شود و همچون بسياري ديگر از هم‌نسلان خود، شيفته پايتخت مي‌شود. علي‌اكبر درياني براي اولين بار در زندگي خود سراز خيابان لاله‌زار تهران در مي‌آورد. او دربازگشت به دريان به همشهري‌هاي خود مي‌گويد:« نهنگ در درياست.براي شكار نهنگ بايد به دريا برويد.»

درياي او تهران بود. علي‌اكبر به سرعت تمامي سرمايه‌هاي مالي خود را به تهران منتقل مي‌كند و اولين فروشگاه درياني راتاسيس مي‌كند.برادر كوچكتراو مهدي ابراهيمي درياني هم به همراه علي اكبر راهي تهران مي‌شود. در تهران مهدي واردبازار چاي مي‌شود و علي اكبر همان بنكداري را ادامه مي‌دهد. از تيزهوشي‌هاي علي اكبر نقل‌هاي بسياري شده‌است ولي يك روايت چنين است:« دوبرادردرياني در تهران و در سراي حاجي‌هاي بازار يك چاي فروشي راه انداخته بودند. بخت با آنها يار بود.روزي يك تاجر چاي به حجره آنها مي‌ايد و پيشنهادي مناسب ارائه مي‌دهد ولي مهدي و علي‌اكبر به دليل كمبود سرمايه و منابع مالي توان همكاري با او را نداشتند. آنها به سراغ فردي به نام قزلباش مي‌روند. قزلباش با آنان دراين معامله شريك مي‌شود.»

نقطه اوج گيري درياني‌ها همين دوره بود.

 

اولين حضور

اولين درياني علي‌اكبر بود. برادر ديگر او در اروميه با سرمايه 6 توماني كه ازعلي اكبر قرض گرفته بود، كسب وكاري براي خود راه‌اندازي كرده‌بود. پس ازمدتي مهدي ورشكسته مي‌شود. اين اتفاق او را هم ودار مي‌كند تا راهي تهران شود. حضور اودر تهران به معناي شراكت با علي‌اكبر بود. اينگونه دوبرادر در كنار هم قرار مي‌گيرند. پس از مدتي كسب و كار آنان در تهران رونق مي‌گيرد و شرايط براي ورود ديگر درياني‌ها نيز مهيا مي‌شود.

 

مهاجران نسل اول و چاي زنبور عسل

درياني‌هاي نسل اول تجار چاي درتهران بودند. آنها از شمال كشور چاي را به قيمت پايين خريداري مي‌كردند وبراي فروش به تهران مي‌آوردند. مهدي ابراهيمي درياني هم تجارت خود را چنين آغاز كرد. او هنگامي كه به تهران آمد تنها يك دوچرخه داشت. حاج مهدي با همين دوچرخه در بازار تهران مي‌گشت و چاي مورد نياز قهوه خانه‌ها را تامين مي‌كرد. چاي كه مهدي به قهوه خانه‌ها مي‌فروخت « زنبور عسل نشان» نام داشت.

شيوه او در عرضه چاي هم بسيار جالب بود. او درمواجه با قهوه خانه‌هاي ناآشنا سعي مي كرد به گونه اي باب گفت‌وگو را با آنان باز كند. ابتداي‌ترين روش هم خريد يك قوطي كبريت بود.درياني‌ها پس ازمدتي به توصيه مهدي و علي اكبر راهي تهران مي‌شوند. اين اتفاق با رونق تجارت در تهران همراه بوده‌است. در اين دوره علي اكبر ومهدي به دليل تمكن مالي بالا وارد حوزه‌هاي ديگر فعاليت‌هاي اقتصادي شده‌بودند. آنان بيش از گذشته ساختمان سازي مي‌كردند ولي با اين حال به همشهري‌هاي خود توصيه مي‌كردند تا حضور در صنف توزيع‌كنندگان كالاهاي خوراكي راادامه دهند.

شكبه فعاليت‌هاي اقتصادي درياني‌ها در تهران رونقي عجيب مي‌گيرد.آنان به مدد فعاليت‌هاي اجتماعي وخيريه خود نامي معتبر در تهران كسب مي‌كنند. روايت مي‌كنند نسل اول خاندان درياني‌ها به ديگران توصيه مي‌كنند تا در تهران تجارت را تجربه كنند. در پايان دهه 50 بسياري از فروشگاه‌هاي عرضه كننده مواد غذايي در تهران به نام درياني‌ها شناخته‌ شده‌بود.

در سال‌هاي بعدي آنان همچنان تجارت خود را گسترش مي‌دهند. براساس آمارهاي موجود در تهران 2 هزار و 500 سوپرماركت با مجوز فعاليت مي‌كنند كه ازميان آنها 700 فروشگاه با نام درياني فعال هستند.

در پايان دهه 50 درياني‌ها فعاليت‌هاي خيريه بسياري هم صورت دادند. آنها از بيش از ده ميليارد تومان در درايي‌هاي خود را به دريان انتقال دادند تا بخشي از ثروت به زادگاه رسيده‌باشد. همزمان در تهران انجمني تاسيس كردند كه 30 عضو شوراي مركزي درياني‌ها را درخود جاي مي‌دهد. اين انجمن به عنوان يكي از فعال‌ترين نهادهاي صنفي و شهروندي تهران شناخته مي‌شود. درياني‌ها اكنون در دهه 90 به يكي از شاخص‌ترين شبكه‌هاي توزيع پايتخت بدل شده‌اند.