بيانيهي جمعي از دانشجويان دانشگاه تبريز در خصوص وقايع درياچهي اورميه
یازار : TTOTT | بؤلوم : خبر لر
+0 امتياز
تبريز سسي : ملت مبارز و آزاديخواه آزربايجان؛
امروز فرزندانت پس از قرنها مبارزه و ايستادگي جوانمردانه و شجاعانه در برابر ظلمها و وحشيگريهاي دشمنان و استعمارگران، به برههاي از تاريخ مبارزات خود نزديك ميشود كه نقطه عطفي در سرنوشت خويش محسوب ميشود.
دشمن راسيست و تماميتخواه پس از ناكام ماندن هشتاد ساله در جبهههاي حمله به زبان، تاريخ، هويت و اقتصاد، امروز تصميم به ويران كردن جغرافياي آزربايجان گرفته است.
آنان در حال تدوين جنگي هستند كه ميتواند منجر به حادثهاي فاجعهبار شود. حادثهاي كه ابعاد آنرا ميتوان فقط با انفجارهاي اتمي شهرهاي هيروشيما و ناكازاكي مقايسه كرد.
رژيم تصميم گرفته است تا قلب تپندهي آزربايجان را از تپش باز دارد. پروژهاي كه از مدتها قبل براي خشكاندن درياچهي اورميه در حال پيريزي است. درياچهاي كه ميتوانست منبع اقتصادي چندين ميلياردي براي ملت آزربايجان باشد، امروز به بمب نمكي تبديل شده است كه شمارش معكوس براي انفجار آن خيلي پيش از اين آغاز شده است. و اين بدين معني است كه پدران، مادران و فرزندانمان هر شب در كنار هزاران تن نمك ميخوابند، كه ذره ذره در حال خشكاندن درختان، باغات و مسموم كردن آب شرب و آلوده كردن هواي تنفسي آنان ميباشد.
ملت قهرمان آزربايجان؛
مجلس فرمايشي جمهوري اسلامي ايران نيز، در اقدامي هماهنگ در راستاي اهداف از پيش تعيين شدهي نظام فاشيستي و نژادپرست، با رد طرح نجات درياچهي اورميه، بار ديگر سياستهاي خصمانه و شئونيستي خود را در قبال ملت آزربايجان در قالب خيانتي ديگر نشان داد. اين سياستها كه نابودي تفكر ملي آزربايجان را در گرو تغيير جغرافيا و به تبع آن تغيير زبان، تاريخ و فرهنگ ميپندارد، در تقابل با روح ملي آزربايجان قرار گرفته است.
و اينك كه ملت آزربايجان به ناكارآمدي و عدم صلاحيت مسئولين و وكلاي خود در مجلس پي برده و رأسا به مسئوليت تاريخي خود در قبال نجات و حفظ درياچهي اورميه همت گماشته است، شاهد برخوردهاي شديد امنيتي مأمورين جمهوري اسلامي و دستگيري و تهديد فرزندان خود ميباشد.
لذا ما جمعي از دانشجويان دانشگاه تبريز؛
- اقدام ضدانساني و ضدآزربايجاني مجلس در رد دو فوريت طرح نجات درياچهي اورميه را محكوم مينماييم.
- بيكفايتي وكلاي خود در عدم همراهي ملت آزربايجان و پيوستن به پروژهي خشكاندن درياچهي اورميه را محكوم مينماييم.
- اظهارات بيشرمانه و ننگين نماينده بجنورد را مبني بر كوچاندن ملت آزربايجان از ديار آبا و اجدادي خود را محكوم مينماييم.
- برخوردهاي امنيتي مأمورين انتظامي و اطلاعاتي را با ملت آزربايجان محكوم مينماييم.
و ضمن حمايت خود از دستگيرشدگان روزهاي اخير اعلام ميداريم كه تا به نتيجه رسيدن خواستههاي بهحق ملت آزربايجان و احياي درياچه اورميه همراه و پشتيبان ملت خود خواهيم ماند.
بيانيه فعالان ملي شهر ساراب در خصوص خشكاندن در ياچه ي اورميه و دستگيري هاي گسترده ي فعالين ملي در آزربايجان
یازار : TTOTT | بؤلوم : خبر لر
+0 امتياز
تبريز سسي : سالهاست سرزمين مقدسمان آزربايجان زير چكمه هاي سياه اشغالگران فارس و نژادپرست در اسارت به سر ميبرد و سالهاست منابع طبيعي و ثروت هاي اين مرز و بوم به تاراج رفته و در قسمت هاي مركزي كشور و فارس نشين صرف هزينه ي آباداني و توسعه گشته است.
همين امر موجب مهاجرت بخشي از جمعيت آزربايجاني به نقاط فارس نشين كشور و در نتيجه به تحليل رفتن ملت بزرگ آزربايجان منجر شده است.
با اين اوصاف باز شوونيسم فارس ساكت ننشسته و كمر به خشكاندن درياچه ي اورميه قلب آزربايجان و در نتيجه نابودي آزربايجان بسته است.
با خشك شدن درياچه ي اورميه 15 ميليون تورك آزربايجاني مجبور به مهاجرت از سرزمينهاي مادري خود گشته و آزربايجان اين بهشت سرسبز به كويري كه در پي طوفان نمك به وجود خواهد آمد تبديل خواهد گشت.
طبيعي است ملت شريف و تورك آزربايجان اين ظلم را برنخواهد تابيد و در مقابل نژادپرستان فارس و دشمنان قسم خورده ي آزربايجان ايستاده و حقوق حقه ي خود را مطالبه خواهد كرد.
ما فعالين ملي شهر ساراب اعلام مي داريم در صورت نياز كفن پوش وارد صحنه شده و در مقابل دشمنان آزربايجان ساكت نخواهيم نشست.
ما به عنوان جمعي از فعالين حركت ملي آزربايجان شاخه ي شهر ساراب ضمن حمايت از هر گونه جنبش اعتراضي عليه اين سياست ننگين، خشكاندن عامدانه ي درياچه ي اورميه (مرگ آزربايجان) و دستگيري گسترده ي فعالين ملي طي روزهاي گذشته توسط اشغالگران فارس را شديدا محكوم نموده و فعالين حركت ملي را به دوري از هر گونه منيت شخصي، گروهي و تشكيلاتي فراخوانده و خواستار بسيج شدن تمام نيروهاي حركت ملي براي دفاع از منافع ملي يمان مي باشيم.
ياشاسين گونئي آزربايجانين سارسيلماز ميللي حركاتي
توركجه متن
اورمو گؤلونون قوروماسي و ميللي فعاللارين گئنيش شكيلده توتوقلانماسي ايله باغلي، ساراب شهري نين ميللي فعاللاري نين بيلديريشي
ايللر بويو قوتسال يوردوموز آذربايجان فارس عيرقچيسي و ايشغالچيلاري نين قارا چكمه لري نين آلتيندا ياشايير و ايللردير كي وطنيميزين دوغال قايناقلاري و يئر آلتي ثروتلري تالاناراق ايران آدلانان اؤلكه نين مركزي و فارس ديللي بؤلگه لري نين آبادلاشماسي و اينكيشاف ائتمه سي يولوندا خرجله نيب. محض بو سببدن ميلتيميزين بير چوخ حيصه سي اينكيشاف ائتميش فارس ديللي بؤلگه لرينه كؤچمك مجبوريتينده قاليبلار و سونوج اولاراق آذربايجان توركلري نين بير نهنگ حيصه سي فارسلاشيب و فارسلارين ايچينده هضم اولوبلار.
بوتون بونلارا باخماياراق فارس شووينيزمي يئنه ساكيت اوتورماييب و بو دفعه آذربايجانين اورك پارچاسي اولان اورمو گؤلونو توشلاياراق بو گؤلو يوخ ائتمك و قورودولماسي و دولاييسي ايله آذربايجانين محو ائتمه سي قرارينا گليب.
بيلديگينيز كيمي اورمو گؤلو قورويورسا ياخلاشيق اولاراق 15 ميليون آذربايجان توركو اؤز آنا يوردلاريندان كؤچمك مجبوريتينده قاليب و جنّت گوشه سي اولان يام ياشيل آذربايجانيميز دوزلو توفانلار نتيجه سينده كويرلييه و بييابانا چئوريله جك.
طبيعيدير كي آذربايجانين تورك ميلتي بو ظولمه و حاقسيزليغا دؤزمه ييب و آذربايجانيميزين الي قانلي جينايتكار فارس دوشمنلري نين قارشيسيندا دايانيب و اؤز يئرلي و طبيعي حاقلاريني طلب ائده جك.
بيز ساراب شهري نين ميللي فعاللاري اولاراق بيلديريريك كي يئري گليرسه اَينيميزه كفن گئيه رك صحنهيه گيريب و آند ايچميش دوشمنلريميزين قارشيسيندا سرت شكيلده ديرنه جگيك.
بيز بير قروپ آذربايجانين ميللي حركتي نين ساراب قولو اولاراق بو شووينيزمي و عيرقچي سيياسته قارشي هر هانسي بير آكسييون اولورسا دستك وئريب يئري گلميشكن اورمو گؤلونون بيله ركدن قورودولماسي (ازربايجانين يوخ اولماسي) و هابئله اؤتن گونلر ميللي فعاللاريميزين گئنيش شكيلده فارس ايشغالچيلاري طرفيندن توتوقلانمالاريني شيددتله قيناياراق، ميللي حركتين فعاللاريني هر تورلو شخصي، قروپسال و تشكيلاتي منيتدن اوزاق گزمه يه چاغيريب و ميللي ماراقلاريميزي قوروماق اوچون ميللي حركاتيميزين بوتون ميللي قوووه لريندن بير سس بير يوموروق اولماغي ايسته ييريك.
ياشاسين گونئي آذربايجانيميزين سارسيلماز ميللي حركاتي
نماينده مردم اروميه در مجلس خبر داد: كاهش اعتبار احياي درياچه اروميه
یازار : TTOTT | بؤلوم : خبر لر
+0 امتياز
نماينده مردم اروميه در مجلس خبر داد: كاهش اعتبار احياي درياچه اروميه
خبرگزاري فارس: نماينده مردم اروميه در مجلس گفت: امسال اعتبار احياي درياچه اروميه كاهش يافته است.
نادر قاضيپور امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در اروميه اظهار داشت: در بودجه سال جاري ۴۰ هزار ميليارد ريال اعتبار براي حفظ و احياي درياچه اروميه در نظر گرفته شده ولي اين ميزان در حال حاضر به ۱۸ هزار ميليارد ريال كاهش يافته است.
وي با اشاره به طرح دو فوريتي نجات درياچه اروميه در مجلس تصريح كرد: با توجه به مخالفت نمايندگان برخي استانهاي همجوار در اين زمينه بايد نمايندگان استانهاي همجوار درياچه اروميه در نظر داشته باشند كه در صورت خشك شدن درياچه اروميه با بادهايي كه خواهد وزيد 85 درصد استانهاي همجوار و شهرهاي آنها زير و رو خواهند شد و قسمت كمتري آذربايجان غربي را تحت تاثير قرار ميدهد و اين موضوع آوارگي مردم اين استانها را به همراه دارد.
اين مسئول افزود: تلاش ميكنيم ميزان اعتبار اختصاص يافته براي انتقال آب حوضه به حوضه از رود ارس به آذربايجان غربي را عملياتي كنيم.
قاضيپور با بيان اينكه در اين زمينه اقدامات در حال انجام است، گفت: در حال حاضر بررسي وضعيت درياچه اروميه و احياي آن به صورت عادي در مجلس در حال پيگيري است.
وي با تاكيد بر ضرورت توجه و انجام اقدام سريع در زمينه حفظ و احياي درياچه اروميه اظهار داشت: بايد اقدامات در اين زمينه عملياتي شود و اين امر مستلزم همكاري دولت و مردم است.
نماينده مردم اروميه در مجلس شوراي اسلامي با اشاره به بحران خشك شدن درياچه اروميه ادامه داد: در چند سال آينده درياچه اروميه به شورهزاري وسيع تبديل ميشود و اين امر سبب خالي شدن چند شهرستان از سكنه خواهد شد.
قاضيپور از كمبود اعتبارات دراين زمينه گلايه كرد و افزود: كمبود اعتبار مانع از اجرايي كردن راهكارها در زمينه احياي درياچه اروميه ميشود و به همين دليل مجلس بايد نگاه ويژهاي براي انتقال آب به درياچه اروميه براي نجات آن داشته باشد.
شعر اوخويون گوزلدي
یازار : TTOTT | بؤلوم : ادبي و فرهنگي
+0 امتياز
به نام خلايق به آزاده گي
نياشد به ظلم و ستم بنده گي
سر قصه دارد سخن ها دراز
كه غمها نفهته در اين قصه باز
قلم خاطري گر چه دارد شكيب
كه هرگوشه اش پر فراز و نشيب
چو خواهي اگر بشنوي گوشه اي
ز اندوه و غم به چيني خوشه اي
چنين است اين داستان رمز و راز
نه زيبد بدريا اگر چه تراز
سخن نيست اينجا كه از مهر يار
ز آزادي و عشق و از خوش ديار
سخن گر بگويم غم زنده گيست
ز درد و فراق و ز آواره گيست
ز ايران ويران سخن بر لبست
زهجران و حسرت وطن در تبست
تو رفتي اي شيخ با دنگ و فنگ
به توصيف بيهوده و جنگ و ننگ
دگر نيست آن افتخار چاره اي
كه ايران شده زورق پاره اي
به غايت شده نقش ايران بر آب
ز شاهان و دزدان و ديوان خراب
نه رستم نه كوروش نيايد بكار
تمسخر شده اسمشان بر ديار
دروغست ايران كه خوبان شود
حقوق بشر را نگهبان شود
در ايران تظاهر به اخلاق چيست
كه لوح تمدن شعاري بيش نيست
كه ايران شده بر ملل چوب دار
به ماتم نشسته بشر زار زار
ز خون وطن لاله ها چون دميد
فغان شد فلك شادي از دل رميد
ز جور خزان چون خميد لاله ها
قلم در نوشت بخون جگر ناله ها
جهان تيره شد اژدها چون پديد
كه مرغ سحر از گلستان پريد
ترنم نشد خنده اي بر لبان
كه گوئي به ماتم نشسته جهان
ز جور و جفا گشته دوران شديد
كه آزادي وطن سالها كس نديد
به فرمان شيخ و به فرمان شاه
كه ويرانه شده اين وطن بس تباه
به قتل و جنايت به كين حاكمان
خجالت شده نام ايران چه سان
ز حلقوم زبان را كشيدند ناكسان
ترحم نشد به كوك به پير و جوان
نباشدحياتي باشد ايران چه سود
بسوزد در آتش كه بود و نبود
ز جور و ستم باشد ايران مغاك
زفرجام بدشودسينه هاچاك چاك
به نام تمدن شده بربريت عيان
زبان ملل را بريدند وحشيان
به توهين به آنان نام قوم خواندند
كه اين ناروا بر زبان راندند
چو شد اهرمن آنچنان نابكار
چنين شد حقوق بشر تار و مار
به كشتار خونين به جهل و ريا
كه ايران شده بر خلايق عزا
زنانرا به تهمت كشيدندسفله گان
باسم شريعت به اسم خبره گان
به تخم نفاق و به جنگ و نزاع
شده مملكت مظهر ارتجاع
ادب معرفت در تو اي شيخ طوس
چه شدتاشدي مثل رسواي كوس
چرا حرمت بانوان دريدي بكين
نزادت ترا مادري اين چنين؟
تو گر فاضلي حرمت خويش دار
كه باشد چنين خصلتي بر تو عار
چه آمد ترا بذر كين كاشتي
مگر در دلت عقده ها داشتي
بزعم خودت كرده اي چون گمان
بجز تو بد اند چون همه مردمان
نكردي به ترك و عرب آشتي
مگر جز به نفرت چه انباشتي
به فرهنگ كين كرده اي افتخار
به گرداب نفرت به بردي ديار
شده نامه ات ننگ ايران زمين
چه آمد ترا گشته اي پر ز كين
بمردم چنان گفته اي بد خطاست
كه خصلت ترا اينچنين نارواست
اگر گفتنت همچنين ياوه هاست
بانسان چنين سيرتي نابجاست
كه تاريخ پرسد مدام سالهاست
ترا عفت و آدميت كجاست
به تاريخ بنگر حقيقت بجو
كه تركان خريدند ترا آبرو
تو درمانده بودي به كنجي حزين
هزاران بلا داشتي در كمين
تو بودي ستايشگر شاهاه ترك
بظاهر چو بره اما كه گرك
نوشتي به لطف ملك نامه ات
به سلطان محمود شد اقامه ات
تو بر غير فارس آنچنان تاختي
كه نزد ملل قدر خود باختي
به شاهان تو كردي اگر بنده گي
ملل را دريدي به درنده گي
چنين خصلتي دشمن مردمست
كه زهر نفاقش بتر كژدمست
كه ايران دگر ديكدل و جان نيست
بپاشد چو ايران مقصر كيست
كه ايران شده پهنه سر بدار
خلايق در اين ورطه گشتند زار
ز نا مردمي قصه دارد قلم
نگنجد به هر دفتري لاجرم
ز بيداد و كشتار و خوف و فغان
به حيرت شده گر به بيني جهان
نبينم در اين خطه ديوان و داد
به جان آمده مردم از ديو زاد
ملل را مگر نام ايران چه داد
ستم داد زندان و هرگز مباد
بدون ملل باشد ايران چه سود
كه بر باد گردد كه بود و نبود
تو رفتي بجنگ ملل با نامه ات
حيف شد به بيراهه اي خامه ات
تو بر خلق ترك و عرب تاختي
دريغا كه حرمت بنزد ملل باختي
تبارت جدا كرده اي از ملل
چنين بود گستاخي ات را علل
به نفرت ز انسان لقب برده اي
به علم او هنر در كجا شهره اي
تبارت توپنداشتي ازهمه برترست
زبان و بيانت بر ملل سرتر ست
تو كه غافلي از زبان ملل
چرا كرده اي بر روانت خلل
همي نيست جاي ترا مهتري
نباشد به جعل و دروغ برتري
مباحات بخود اوج درمانده گيست
گسستن زمردم كه بيچاره گيست
بدين تهمت و رخفت و بد بيان
شدي مايه ننگ ايرانيان
ترا بود بهري اگر از هنر
چرا كرده اي كار بي بار و بر
هنر نيست تخم نفاق كاشتن
چنين بر ملل سؤ ظن داشتن
نبردي قلم را به كار هنر
نباشد به كارت ز خوبي اثر
دراين سرزمين كجروي كار نيست
نسب را تفاخر معيار نيست
اگر كرده اي آگهي از بلاد
شماري در ايران كه ده ها نژاد
تبارت نباشد به از ديگري
به انسانيت چون شود مهتري
بگفتي ز دوران رستم ز افراسياب
بدين قصه ها جمله كشور خراب
نبودي به بيني بدوران پهلوي
ز وحشت نياسود ملت دمي
كه ويرانه و خوار گشت اين وطن
تبه شد گلزار و باغ و چمن
به حكم خيانت بتر شد كه شاه
كه ايران بشد بر ملل همچو چاه
درين سرزمين صحبت آزادگيست
نه شيخ ونه شاه ونه ازبندگيست
چو جعل و كدر بر قدر چيره گشت
سراي وطن اينچنين تيره گشت
به وحشيگري شد تمدن لقب
هزار سال برگشت ايران عقب
شد اين سرزمين كارزار اجل
همي لانه شيخ و شاه و دجل
نژادي اساسش بر ريا ساختند
ملل را به كذب آريا ساختند
تباري ز هر خطه دارد زبان
بدنيا كه اين نكته باشد عيان
مگر چيست اين آريا سالهاست
تبار و مكان و زبانش كجاست
زبان را تظاهر ملط كردن است
افتخار بر نژاد غلط كردن است
دگر نيست اين ياوه ها كار ساز
كه رسوا شده مدعي دير باز
كه هر خلق دارد زبان خودش
شكر بار شهد بيان خودش
بدنيا هزاران تبار گر بنگري
نبيني تباري به از ديگري
تمام بشر خلقت از يك گل است
بشر دوست با آدمي همدل است
مگر با نژادت چه گل كاشتي
و شايد كه علم و هنر داشتي
چرا غره گشتي چنين طمراق
چه منطق مگر صاحبي جز نفاق
كجا در جهان اسمت آيد بياد
شد آيا به كبرت هنر ازدياد
به خلقت خلايق ز يك پيكرند
به دانش به انسانيت مهترند
به منسب نباشد تفاخر عيار
كه باشد چنين خصلتي بر كنار
چه آمد ترا اينچنين سينه چاك
چرا ميكني همچنان گرد و خاك
بزرگي نباشد به كيش و تبار
به دستار و ريش دروغ و صعار
بزرگي بجهدست و بشر دوستي
به فضل و ادب بر هنر دوستي
فضيلت در انسان چون گوهرست
به نيكي به آزادگي خوشترست
تفاخر در اين سرزمين ندارد جاي
چرا ميكند خيره سر هوي و هاي
در ايران اگر چيره گردد راسيسيم
كه ايران شود لانه نو فاشيسم
چه آمد ترا زين هدف راستي
به كين و قساوت چه آراستي
بنام عدالت دراين خطه آثار نيست
مگويم جهنم كه ايران چيست
چرا اسم ايران شده بر زبان
چه بيهوده ست نام بردن از آن
نه اسم زبانست ايران نه اسم نژاد
چرا ميكند مدعي جيغ و داد
هويت ندارد اگر مثل باد
بگردي مگر ريشه اش در نماد
شده نام ايران به پير و جوان
ملل را بگردن چو يوغي گران
سراپا وطن گشته زندان چه سان
كه تهران شده همچو زندانبان
بكشتار خونين وطن شد مزار
نصيب خلايق شده چوب دار
شده بر زبان نام ايران جفنگ
كه شرمست نامش دگر مثل ننگ
فنا باد گويند ملل همچو نام
كه ايران شده بر ملل عين دام
دراين مملكت چون ملل گشته زار
نهايت ندارد جنايت عيار
شده فرقه اي سرور ديگران
چه باشد ملل را نفعي از آن
چو مستعمره باشد ايران تمام
وطن را بخون بر كشد تهران مدام
چو انسان نبيند در اين خطه داد
نيارد كه نامش دگر خوش به ياد
چو ايران اگر مهد دزدان شود
سراسر همي به كه ويران شود
به شهرت شده نام ايران فساد
چنين نام ننگست و ديگر مباد
نه بينم در اين سرزمين راستي
كه ايران شده مظهر "كاستي"
دروغ است تاريخ و شهرت در آن
به ياوه كسي چون گشايد زبان
چو ايران نديدم چنين كج نظر
تفاخر كند چون به عصر حجر
به عصر جهالت بجنگ و به ننگ
مباحات كند چون به پارينه سنگ
چنين فرقه اي خيره سر ياوه اي
نديدم به گيتي كه آواره اي
تو گيرم پدر فاضلي داشتي
چه آيد ترا بذر علم كاشتي
بگو از خودت چه داري مگر
مگو همچنان حرف پوچ و هدر
به نامردمي در جهان شهره اي
چه بردي ز انسانيت بهر ه اي
كه نامت شده در جهان درد سر
نباشي كه با ديگران سر بسر
گرفتي بخود چون شش گوسفند
به باد تظاهر بگفتي چرند
نديدي كه ايران پر از ذلت است
بجهل و جنايت وطن محنت است
چو ايران به بيني نه يك ملتست
زبانها فراوان كه اين علتست
چو سركوب گردد زبان بلاد
نماند در اين سرزمين هيچ داد
اگر مردمي تن به كشتن دهد
به از اختيارش به دشمن دهد
در ايران شده بر ملل چون ستم
كه شرم آورد بر زبان و قلم
بحكم سران تجاوز شده بر زنان
به اسم خدا و امام زمان
ستمگر كشيده وطن را بدار
به جهل و جنايت شده پاسدار
به تيغ اجل خون شد آزاده گي
كه ره برد انسان به آواره گي
چو بيني دراين سرزمين برده گي
اسير ستم گشته چون زنده گي
شريعت دگر چاره راه نيست
صواب و صلاحي درين چاه نيست
چرا ياوه گو همچنان داور است
به جهل وجفايش ستم آوراست؟
تمدن نه بينم در اين سرزمين
كه وحشيگري نشسته در كمين
اورميه وضعيتي (وضعيت اوروميه)
یازار : TTOTT | بؤلوم : خبر لر
+0 امتياز
بر اساس گزارشات رسيده دست كم ۱۲ تن از شهروندان بر اثر شليك گاز اشك آور و برخورد خشونت آميز نيروهاي ضد شورش آسيب ديدهاند.
كانون درگيريها خيابان امام اروميه اعلام شده است كه به دليل برخورد نيروهاي انتظامي و امنيتي با تظاهرات كنندگان و به دليل كثرت شركت كنندگان درگيرها به خيابان عطايي و عسگر آبادي نيز كشيده شده است.
طبق گزارش شاهدان عيني شهروندان معترض اقدام به آتش زدن دو موتور سيكلت متعلق به نيرويهاي ضد شورش نمودهاند.
ساعاتي پيش نمايندگان مجلس شوراي اسلامي با انتشار نامهاي در رسانهها دولتي راي منفي خود به طرح دو فوريتي «آبرساني به درياچه اروميه را تكذيب كردند.