با آغاز فصل يازدهم و كسب موفقيت هاي پياپي توسط تيمهاي تبريزي، اين خطه نيز مي رود تا جايگاه بالاتر و شاخص تري در فوتبال كشور كسب كند.

به گزارش خبرنگار مهر، از سالهاي دور دو تيم پايتخت نشين استقلال و پرسپوليس توانسته بودند با موفقيت خود در سطح اول فوتبال كشور طرفداران بسياري را به سوي خود بكشانند و در تمامي شهرهاي كشور هواداران زيادي داشته باشند. اما چند سالي است كه اصفهاني ها هم با دو تيم سپاهان و ذوب آهن به يكه تازي سرخ آبي هاي پايتخت در فوتبال كشور پايان دادند؛ اين دو تيم به سبب پشتوانه مالي مناسب هميشه و در هر فصل بعنوان مدعي خود را مطرح كرده و از اين امتياز به نحو احسن استفاده كرده اند، پس مي شود ضلع دوم قدرت فوتبال ايران را اصفهان ناميد. شهرهاي ديگري چون شيراز، مشهد، رشت، انزلي، كرمان، بوشهر، آبادان و اهواز هميشه در فوتبال كشور يكي از نقش هاي اصلي را بازي كرده اند و حتي گهگداري موفقيتهاي چشمگيري نيز بدست آورده اند ولي اين موفقيتها بعد از يكي دو سال كمرنگتر شده و حتي شاهد سقوط تيمهايي از اين شهر ها به صورت مقطعي به ليگ پايينتر نيز بوده ايم. با اين حال،‌ تبريز يكي ديگر از شهرهايي بود كه سالها جاي خالي آن در ليگ برتر كشور حس مي شد. شهري كه با تيمهايي چون تراكتور، ماشين سازي و ‌شهرداري از تمام شهرهاي آذربايجان هوادار داشته و به سبب پراكندگي هموطنان آذري در سراسر ايران، تيمهاي تبريزي نيز همچون پرسپوليس و استقلال در هيچ كجاي ايران اسلامي غريبه نبوده و به جهت حمايت همين هواداران،‌ در دو فصل گذشته لقب هم پر شورترين تماشاگران نام گرفتند. با آغاز فصل يازدهم تيمهاي تبريزي موفقيت بسزايي را كسب كرده اند. تيم فوتبال تراكتورسازي توانسته است با شكست تيم ذوب آهن اصفهان يكي از بهترين تيمهاي حال حاضر ليگ نشان دهد كه يكي از مدعيان بزرگ ليگ است و همچنين تيم فوتبال شهرداري تبريز با رهبري مربي كروات خود و ارائه بازيهاي خوب در تهران و در مقابل چشمان 65 هزار هوادار پرسپوليس اين تيم را شكست دهد. ولي سئوال اين است كه آيا تبريز مي تواند پس از تهران و اصفهان، قطب سوم فوتبال كشور لقب گيرد؟ يك شهر بايد داراي چه فاكتورهايي باشد تا بعنوان قطب فوتبال شناخته شود؟ آيا تبريز  اين ويژگي ها را داراست؟ اولين فاكتور كه همگان بر آن اشتراك نظر دارند وجود هواداران پرشمار و علاقمند به فوتبال در يك شهر است، كه خوشبختانه تيمهاي تراكتورسازي و شهرداري تبريز با داشتن هواداراني پر شمار توانسته اند نه تنها در تبريز بلكه در شهرهاي ديگر نيز حامياني داشته باشند و مي توان گفت بزرگترين شاخصه تيمهاي تبريزي هواداران اين تيمهاست. دومين مولفه مهم در پيشرفت فوتبال يك شهر و استان حمايت مادي و معنوي از سوي مسئولان آن استان است؛ به واقع با به روي كار آمدن احمد عليرضا بيگي، استاندار آذربايجان شرقي باب تازه اي در ورزش استان گشوده شده است و مخصوصا تيمهاي فوتبال توانسته اند با بسيج همگاني از طرف نمايندگان استان در مجلس، ‌تربيت بدني و رئيس هيئت فوتبال به واقع فضايي مساعد براي پيشرفت داشته باشند و به همين دليل مي شود اميدوار بود كه اين حمايتها بيش از پيش ادامه يافته و موفقيت هاي تيمهاي تبريزي نيز روز به روز افزايش يابد. وجود استعدادهاي بالقوه يكي ديگر از نشانه هاي پيشرفت در فوتبال يك شهر است كه معرفي چهره هاي شاخص براي تيم ملي را در تمامي مقاطع مي توان دليلي براي وجود اين استعدادها دانست كه هر وقت تيم ملي كشور همچون دهه 70 از وجود جوانان آذربايجاني بهره برده است تيم ملي قوي و موفقتري داشته ايم. مي شود به اين بحث حمايت سازمانهاي مهمي چون شهرداري و شوراي شهر تبريز را نيز اضافه كرد كه با حمايت خود از چند رشته ورزشي چون فوتبال و واليبال نقش اساسي در پيشرفت ورزش شهر تبريز داشته اند. پس با اين اوصاف تا پايان فصل صبر مي كنيم تا هنرنمايي تبريزيها را در ليگ يازدهم ببينيم و اين موضوع در پايان فصل يازدهم مشخص خواهد شد كه ضلع سومي براي فوتبال كشور پيدا شده است يا خير؟ ....................... مهدي شيرازي فر خبرگزاري مهر

 فحاشي هاي فارس ها در رشت زياد عجيب نيست چون اين سياست و فرهنگ فارس ها و اين كلمات آشنا به گوش آذربايجان است. اين حركات پيشينه اي يكصد ساله و ريشه در تاريخ ترك ستيزي شونيزم فارس دارد. و مطمئنيم چه طرفداران داماش جريمه شوند يا نشوند – چه تجارب گذشته نشان داده چنين توهين‌هايي كه اهداف آزربايجان ستيزي دارند مشمول جريمه نبوده است - تاثيري در سير مبارزه منفي آزربايجان در استاديوم عليه شونيزم فارس نخواهد گذاشت. يادمان نمي آيد تيمي در تبريز بخاطر برد تراختور مورد هجمه و توهين قرار گيرد، چون آزربايجان به هدفي بالاتر از فوتبال مي‌ انديشد و تا ابد نيز چنين خواهد بود  و اجازه نخواهد داد سايه ننگين آشوب و فحاشي بر پرتو اتحاد تاريكي كند. ليك دشمنان نيك بدانند استاديوم گرگ ها را نه مكاني براي فحاشي ( كه هدف اصلي آنها مي‌باشد) بلكه نقطه اتحادي ساخته ايم براي مام ميهن، براي نجاتش، براي دوست داشتنش، براي فرياد نگين خشك شده‌اش (اوروم گولي) براي همنوايي و همصدايي ياشاسين آزربايجان و جهنمي درست كرده ايم براي دشمنان ميهن، روبه صفتان مجلس نشين و قاتلين نگين اوروم و ......

و يكصدا در استاديوم فرياد خواهيم زد:  تورك قارداشيم گل سس وئر    اوروم گولونه نفس وئر

قزوينه ساري يولا دوشنده، قزوين‌ ايچين اويغون بير شوعار دئمك فيكرينده ايديك. آنجاق بئينيميزه بير شئي يئتيشمه‌دي.
ساغ اولسون قزوين‌ و قزوينين ياخين يوخسا اوزاقليغيندا ياشايان تيراختور سئونلر. قزوينه كؤچورولموش پئيكان تاخيمي هر اويوندا يانداش‌سيز اولسايدي دا، آنجاق آشاغي ليگه دوشمك خطرينده ايدي و قزوينده اولان پيروزي-استقلال تاخيملارين يانداشلاري‌دا پولسوز گلميشدير پئيكان تيراختور آلتيندا قالماسين! بو دا قالسين كي گئنه‌ده بيزدن آز ايديلر.

اويون باشلانماميشدان يونگول بير ياغيش دا ياغماغا باشلانميش‌ايدي و منده قورخوردوم اينيشيلين كرج اويونو تيكرار اولسون. آنجاق تيراختور بو گون ائله گوج ايله اوينادي سانكي ايسته‌ييردي بير داها يئل ياتار توفان ياتار ياتماز تيراختور بايراغي‌‌ شوعاري‌ني اونايلاسين. دئديگيم كيمي تئهران-قزوين يولوندا نه قدر چاليشديق قزوينه گؤره بير اويغون شوعار چيخاردا بيلمه‌ميشديك! آنجاق بو ايشي باشقا يانداشلار گؤرموش ايميشلر! يانداشلار بو گون دئييرديلر:
قزوينيم، زنجانيم، گؤزل آزربايجانتيم

بو باشاري‌لي ياريش‌دان قيرخا ياخين گؤروت و نئچه ويدئو دا چكديم. هله‌ليك گؤروتلره باخين؛ ويدئولاري دا آللاه قويسا سونرا ياياجاغام:

 بالاخره انتظارها بسر آمد و از اين هفته عاشقان تراختور شاهد بازيهاي اين تيم در ورزشگاه  سهند خواهند بود .بعد از آنكه كميته انظباطي در يك حكم مغرضانه و به دور از عدالت، راي به سه جلسه بازي بدون تماشاگر داد، هواداران تيم به هر نحو ممكن اعتراض خود را نسبت به اين بي عدالتي انجام دادند، اما آنان كه از ما بودن من و تو، همواره هراسان بودند، اين صداها را نشنيده و بر بي عدالتي خويش اصرار ورزيدند و بر همگان نشان دادند كه دشمني آنان با تراختور و مردم آذربايجان را پاياني نيست.

اينك بعد از گذشت چهارهفته از رقابتهاي ليگ برتر باشگاههاي كشور و از هفته پنجم، روز پنجشنبه ارتش سرخ آذربايجان، در داربي شهر تبريز به مصاف ديگر سرخپوشان تبريزي خواهد رفت. اين ديدار علاوه برحساسيتهاي هميشگي بازيهاي تراختور از دو منظر بسيار حائز اهميت ميباشد. اول آنكه تراختورسازان اين فصل براي اولين بار در حضور تماشاگران خود به ميدان ميروند و بي شك هواداران با حضور گسترده خود جواب دندان شكني به كساني كه شمشير را از رو بسته و عناد و دشمني خود را با ملت آذربايجان آشكار ساخته اند، خواهند داد .

اما مساله دوم كه حكم مرگ وزندگي را براي آذربايجان دارد، اعتراض به خشكاندن تعمدي عروس آذربايجان يعني درياچه اورميه ميباشد. در اين شبهاي عزيز و ليالي قدر به هر خانه و كاشانه اي كه سر بزنيد، صحبت از اورمو گولو و اخبار پيرامون آن ميباشد.

بعد از آنكه نمايندگان مجلس (بخوانيد خائنين ملت) با گستاخي تمام به دو فوريت طرح آبرساني به  درياچه اورميه راي ندادند و نماينده كم شعور بجنورد با وقاحت تمام از كوچ مردم آذربايجان به ساير شهرها سخن به ميان آورد، خشم عجيبي ملت آذربايجان را فرا گرفته است، فلذا اين مردم هميشه قهرمان عزمي راسخ گرفته اند تا به هر نحو ممكن جلوي اين فاجعه عظيم را بگيرند، حتي اگر شده با اشك چشمانشان. پنجشنبه از راه ميرسد و اينبار نوبت مردم است تا بواسطه تنها رسانه ي بزرگ خود يعني تراختور، صداي خود را به گوش همه جهانيان و به ويژه مسئولين در خواب خفته ايران برسانند. در بازي روز پنجشنبه با صدايي رسا فرياد خواهيم زد :

"اورمو گولو سسلنير ....  سوسوزام هاراي هاراي"   و

"اورمو گولو جان وئرير  ....   مجليس اونون قتلينه فرمان وئرير"

وعده ديدار ما :

پنج شنبه – تبريز- ورزشگاه بزرگ سهند   ساعت 10 شب

منبع http://www.tiraxtorfans.com/1389-08-16-08-21-07/3016.html

فارسجا يازيرام تا دوشمانلار اوخوسون!