استاد شهريارين توپلاغ ال يازيلاري

اوستاد شهريارين ييغيلميش تورك ال يازما‌لاري
بو ال يازما‌لاري جناب هادي بئهجت تبريزي طرفين‌دن اوستاد شهريارين آد گوني موناسيبتينه و موبا‌رك فيطر بايرامينا گؤره توروز سيته‌سي ايختيياريندا قويولوب تا بو طريق‌دن هامي‌لار شهريارين ال يازمالاريننان يارارلانا بيلسين‌لر.

tıklaشهريارين بوتون ايشلري     

كيتابين آدي: اوستاد شهريارين توركجه ال يازي‌لاري
يازار: اوستاد شهريار
بيچيم: PDF
اؤلچو: 18.70 مگابايت 
ديل: توركجه/ عرب اليفباسيندا

ENDİR/DOWNLOAD

آذوح: در جريان تظاهرات شهرهاي آذربايجان و درگيري ميان معترضان به خشك شدن درياچه اروميه و نيروهاي امنيتي جمهوري اسلامي، ده ها تن از معترضان در شهرهاي مختلف آذربايجان بازداشت شدند. در ميان اين بازداشت شدگان دستگيري ۶۲ نفر در تبريز از سوي منابع موثق كميته دفاع تاييد شده است.

اينروز ها آنقدر از ديويد رول سخن رفته كه شايد كمتر كسي او و تحقيقش درباره بهشت عدن و تبريز نشناسد براي اين ساعت مخاطبان محترم اين سايت مستند بهشت عدن كاري از ديويد رول را آماده كرده ايم كه اميدواريم موجبات رضايتشان را فراهم آوريم. اين مستند كه از شبكه كشور آذربايجان به تركي دوبله شده و در سال 2006 توسط دو نفر از بچه هاي آذربايجان ، زير نويس فارسي به آن افزوده شده آذربايجاني ها و كساني كه تركي برايشان تفهيم باشد مشكل چنداني در استفاده از اين مستند نخواهند داشت و فارس زبان هاي عزيز نيز مي توانند از زير نويس فارسي استفاده كنند. موضوع مستند درباره وجود بهشت عدن (بهشت روي زمين و محل فرود آدم و حوا به زمين) در تبريز است كه از شما عزيزان دعوت مي كنيم تا به مشاهده اين مستند كه توسط شبكه ديسكاوري تهيه شده و از اكثر شبكه هاي معروف جهان پخش شده بپردازيد. لازم به ذكر است كه شبكه ديسكاوري كه سازنده اين مستند به شمار مي رود در بيش از 450  ميليون خانواده و بيش از 160 كشور و به 20 زبان مختلف مشاهده مي شود.

فرمت: WMV

دانلود

يويد رول محقق ، آهنگ ساز ، تهيه كننده ، عكاس و گزارشگر اهل انگلستان مي باشد كه در حال حاضر ساكن كشور اسپانياست او به عنوان نويسنده اي بين المللي و جنجالي كه كتاب هايش به عنوان پرفروشترين كتاب ها در سطح جان عرضه ميشود ديويد تحقيقات زيادي درباره مصر ، يونان و ايران باستان انجام داده و از اين باب به عنوان متفكري بزرگ و پر آوازه شناخته ميشود او همچنين نويسنده مقاله جنجالي (من در باغ عدن بودم) است كه مدتي پيش اقدام به ساخت مستند (راه به بهشت) كرد كه از شبكه هاي ديسكاوري آمريكا و چند كشور ديگر پخش شده و بنا به درخواست ها به دفعات تكرار شده. او در اين مقالات و مستند ها به موضوع شناسايي محل دقيق باغ عدن (محل فرود آدم و حوا به زمين) پرداخته و طبق مستندات محكم از تبريز به عنوان محل دقيق اين باغ ياد كرده. به همين دليل بر آن شديم تا با ايشان تماس گرفته و ترتيب يك مصاحبه با ايشان را بدهيم اميد دارم اين اقدام تيم بيلگي پليس مورد پسند كاربران محترم قرار گيرد.

برا مطالعه اين مصاحبه به ادامه مطلب برويد...

با سلام خدمت آقاي David Rohl من از سايت خبري bilgipolis.com در خدمت شما هستم:

> چه طور شد به فكر پيدا كرن عدن در غرب ايران و شرق تركيه افتادين؟

به سه دليل : اول از همه چهار رودخانه اي كه از عدن خارج مي شوند سرچشمه شان از اين منطقه بود اين رودخانه ها عبارتند از:

فرات (Euphatos) ، دجله (Dighat) ، ارس (Ghaihun Aras) ، قزل اوزن.بعدي منطقه هندو كش بود  ، مزر عدن حوالي منطقه كوشه داغ است ، بعدي منطقه Nod بود كه قابيل به آنجا تبعيد شد. منطقه اي در اردبيل است كه ما در پستي و بلندي هاي Noqdi پيدا كرديم. من معتقد هستم كه كوهي كه خداوند در كتاب هاي مقدس به آن اشاره كده ، كوه سهند است درست در جنوب تبريز.

> چطور شد كه نظرتان به طرف تبريز معطوف شد؟

تبريز جايگاه ويژه اي در تجربيات من از سفر به دور دنيا دارد زيرا تحقيقات نشان داده است، بهشتي كه در قلب زمين نهفته همان جايي (تبريز) هست كه در كتاب هاي مقدس از آن به عنوان جايي كه آدم و مردمانش در آن جاي گرفته اند، ياد شده است. متاسفانه منطقه باغ عدن در زير منطقه وسيعي از شهر قرار گرفته است .ولي شما كافيست تا به خارج از شهر و به محدوده دره آجي چاي سفري داشته باشيد تا تصوري از منطقه عدن در اين ناحيه داشته باشيد.

> چقدر براي اين تحقيق زحمت كشيدين و چه مدت به طول انجاميد؟

من قبل از سفر به تبريز ده سال را در هفت نوبت صرف تحقيق و مطالعه در كتابخانه دانشگاه ها كرده ام. از اهواز شروع كرده و براي رسيدن به آذربايجان از رشته كوه هاي زاگرس گذشته ام. كسي نمي تواند فقط با تحقيق در كتابخانه ها به نتيجه اي برسد بلكه بايد در محل حضور يافته و با فرهنگ و طبيعت منطقه آشنا شود و آن را لمس كند.

> علاوه بر تبريز به كجاها رفتين و كجا هارو مورد تحقيق قرار دادين؟

همانطور كه گفتم من تمامي كردستان و لرستان و همچنين تمامي بخش هاي فارس ، تخت جمشيد ، پاسارگاد ، بيستون و تخت سليمان را گشته ام. مناطق بكر ايران تولدي دوباره به قديمي ترين تمدن در كره زمين بخشيده است و اولين پيامبران كتاب هاي مقدس قبل از آنكه در منطقه بين النهرين اقامت گزينند از همين ناحيه برخاسته اند.

> در طي اين تحقيق به خصوص در ايران با چه مشكلاتي مواجه شدين؟

مهمترين مشكل وسعت و پيچيدگي منطقه بود عبور از كوه هاي زاگرس به وسيله اتومبيل ، بالا رفتن از كوه ها ،  ولي شگفتي هايي هم مانند روستاي كله قندي كندوان در نزديكي كوه سهند وجود داشت كه دشواري راه را از تن بدر مي كرد.

> تنها بودين و يا از جايي حمايت ميشدين؟

من دو اتومبيل به همراه دو راننده ماهر ايراني داشتم به علاوه يك راهنما كه انگليسي صحبت مي كرد و هنگام صحبت با بزرگان روستاها و باستان شناسان ايراني زحمت ترجمه را ميكشيدند.

> مردم تبريز رو چطور ديدين آيا در اين تحقيق كمكي به شما كردن؟

ما در اين سفر مردم ايران را بسيار دوست داشتني و مهمان نواز ديديم.

> نظرتون در مورد شهر تبريز چيه و اون رو چطور ديدين؟

من متاسفم كه تبريز تبديل به شهري بسيار صنعتي شده و همانند ديگر كلانشهر ها زياد جذاب نيست. تبريز بايد در اوج حالتي بود كه ايراني ها به آن بهشت مي گويند بايد در حالتي بود كه وجود بهشت عدن را در خود تداعي كند به گمانم مي شود گفت بهشت گم شده.

> اين تحقيق شما چه اثرات مثبتي ميتونه برا تبريز داشته باشه؟

تاثيرات فقط زماني خواهد بود كه مقوله توريسم اجازه رشد و ترقي داشته باشد. در حال حاضر روابط با غرب خوب نيست و تعداد كمي از توريست هاي غربي موفق به سفر و ديدار از اين منطقه مي شوند. ولي سرانجام با رشد توريسم در  اين منطقه اينجا بزرگترين منطقه اي خواهد بود كه توريست هاي مذهبي به آن جا هجوم خواهند آورد.

> با شنيدن اين كلمات اولين چيزي كه به ذهنتون ميرسه رو بگين:

عدن:

شروع تمدن

تولد:

خداي بزرگ سومريان نين هورساگ (الهه كوه ها)

مرگ:

آتشكده زرتشتيان و قرار دادن اجساد در بالاي كوه براي تغذيه مرده ها

بهشت:

باغ چهار فصل ايراني

تبريز :

دلم برايت تنگ شده است

در روز هاي اخير رشد قابل تامل تهمت ها و افطراهايي از طرف برخي هفته نامه ها كه اتفاقا از تيراژ كم نيز برخوردارند هستيم.

حال هدفشان بالا بردن فرو

ش باشد يا اينكه از چيزهايي كه بقيه خوردند به آن ها نريسيده گله دارند يا واقعا هدفشان خدمت است ما بي خبريم ولي چيزي كه روشن است رشد رويه ايست كه سال هاي سال باعث فرار سرمايه از شهر هاي ايران به طرف مركز و حتي خارج از كشور شده. افرادي كه به جاي سوال از مسئولين و نمايندگان براي دلايل عقب ماندگي استان و افزايش روز افزون مهاجرت از استان به فكر زمين زدن شخصي هستند كه شايد از محبوبيتش نا خرسند شده و منافع گروهي خود را در خطر ديده اند ، شخصي كه باعث به وجود آمدن كارخانه هاي مادر در استان بوده شخصي كه با گرفتن وام هاي كلان از بانك هاي كشور آن را در چرخه اقتصادي قرار داده و بسياري از مردم آذربايجان را از بي كاري نجات داده و از ميزان مهاجرت به خارج از استان و فقري كه مسبب اصليش امثال صاحبان اين هفته نامه ها بوده اند كاسته و به دنبال برعكس كردن اين رويه است.

كاري كه مسئولين اين هفته نامه ها از انجام آن كه سهل است حتي از طرح ريزي آن نيز عاجز بوده اند و حتي به دلايل نامعلوم از محل خدمتي خود نيز كنار گذاشته شده اند و حال قصدشان از هوچي گري در چند صفحه اي كه نامش را هفته نامه گذاشته اند چيست باز بي خبريم.

جالب است حتي خود را نمايندگان افكار عمومي نيز مي دانند و به خود اجازه مي دهند سوالات شخصي خود را به عنوان افكار عمومي از شخصي كه  نا جوانمردانه به وي لقب شهرام جزايري آذربايجان را داده اند بپرسند. حال بايد از ايشان پرسيد آيا شهرام جزايري هم به اين ميزان توليد شغل كرده بود يا پول هايش صرفا براي حساب هاي شخصيش جمع آوري مي شد؟ آيا مقايسه آقاي زنوزي با شهرام جزايري بي انصافي محض نيست؟ كم نيستند كساني كه به خاطر سرمايه گذاري آقاي زنوزي و ايجاد شغل توسط ايشان ، شب وقتي سرشان را زمين مي گذارند ديگر شرمنده خانواده ي خود نيستند اين آقاي زنوزي است كه با ياري خداوند توانسته كاري كند كه يك آذربايجاني بتواند سرش را بالا گرفته و به خاطر يك لقمه نان به شهر هايي كه در گذشته در جايگاهي پايين تر از تبريز بوده اند پناه نبرد و افتخار كند  ناني كه به دست مي آورد حاصل كاريست كه در شهر خود و در جهت آباداني و عمران آن كرده و ديگر سر خورده  نمي شود و سرش در مقابل مردم شهري كه براي ارتزاق به آن جا پناه برده پايين نمي افتد.

با اين حساب بهتر است خود مسئولين اين هفته نامه ها قبل از اينكه سوالي از كسي بپرسند خود به اين سوالات جواب دهند:

-چرا به دلايل نا معلوم! از سمت خود بركنار شده اند؟

-چرا مسئولين اين هفته نامه نمي گويند كه اگرآقاي زنوزي نبود آيا آذربايجان صاحب كارخانه خودرو سازي مي شد؟يا اينكه همه شهر هاي مركزي داراي شعبه هاي ايران خودرو و سايپا بودند و مردم آذربايجان با وجود رتبه اول قطعه سازي كشور هنوز در آرزوي يك كارخانه خودرو سازي مي سوخت؟

-چرا از خود نمي پرسند اگر آقاي زنوزي نبود آيا هنوز در آذربايجان كارخانه هاي مادري چون فولاد و يا خطوت هوايي كه يكي از لازمه ها و زير ساخت هاي اساسي براي پيشرفت هر منطقه ايست وجود داشت؟

-چرا از خود نمي پرسند چه بلايي بر سر رشته هاي مختلف ورزشي آذربايجان آمده بود و حال چه كسيست كه سرمايه گذاري كلاني در اين ابطه كرده؟

-چرا مسئولين اين هفته نامه نگاهي به آمار افرادي كه به طور مستقيم و غير مستقيم از كارخانه هاي ايجاد شده توسط اين فرد ارتزاق مي كنند نمي اندازند؟

-چرا وقتي سالانه چندين برابر اين سرمايه گذاري ها داخل سبد بودجه ي شهر تهران ريخته مي شود صداي اين هفته نامه ها در نمي آيد و به اين نكته توجه نمي كنند كه اين وام هايي كه از بانك گرفته شده و براي عمران آذربايجان هزينه شده قطره اي از درياي بدهي دولت ها در قبال اين ديار است؟

-آيا حاشيه سازي براي زمين زدن چنين شخصي خيانت آشكار به مردم اين ديار نيست؟