زبان سند هويت هر ملتي است

+0 امتياز


ريشه شناسي زبان تركي

زبان سند هويت هر ملتي است . سندي كه اثبات آن تبلور ذات هر خلقي است. در واقع موجوديت هر ملتي در اين كره خاكي نشانگر حضور زباني اوست. زباني كه مورد تكلم واقع مي شود از طريق اصوات، هجاها و آثار مكتوب سند زنده اي بر جاي مي- گذارد، سندي كه جزيي از ميراث بشري است و بر همه انسانهاي فكور است كه از موجوديت ، حق حيات و فضاي تنفسي آن زبان در ابعاد گوناگون مدافعه نمايند. 

اين سند در وجود فيزيكي و آثار معنوي ميليونها انساني حك شده كه به آن زبان سخن ميگويند.بنابراين رسميت هر زباني را نه حاكمان، بلكه خود ملتي كه به آن زبان لب مي گشايند، تعيين مي كنند. پس به سخني، هر زبان براي ملت صاحب زبان رسمي است. زبان ضمنا آ ئينه اي است كه هر ملتي خود را، در گذرگاه تاريخ، در آن مشاهده مي كند. اين سند زنده در آئينه تاريخ جهان مي درخشد هر چند كه عده اي بخواهند اين سند و اين آئينه را مخدوش و تيره ببينند.

زبان هيچ ملتي در عرف بين الملل نيازي به اثبات ندارد، بزرگترين دليل وجودي هر زباني حضور ملتي است كه به آن زبان تكلم مي كنند و با اين طريق كاروان تمدن بشري را غنا مي بخشند، خواه اين متكلمين زباني ميليوني باشد يا كمتر. كميت در عرصه موجوديت زباني زياد مورد اختلاف نيست. زبان ها با تفاوتهاي خويش موزائيك زيبائي از ملل و نحل در جهان پديد آورده اند، جهاني كه در مواردي قدرتمندان بر آن شده اند اين سند هويت و اين آئينه زلال بشري را مكدر كنند. زباني كه نه فقط كدهاي بيجان و حرفهاي قراردادي الفبا، كه روح و روان مردمي را در يك مقطع تاريخي نشان مي دهد. اين همان زباني است كه من با آن بزرگ شده ام، زباني كه ترنم كننده آمال و آرزوهاي يك ملت اصيل است. خوب اين زبان چيست و زبان چه جايگاهي در جامعه بشري دارد؟ اما قبل از همه، .در همين ابتدا بايد به فهرستي از فاكتها و حقايق اشاره شود تا خواننده دقيق با برخي از بد يهييات زبانشناسي آشنا شود.

- زبانها در عين تفاوتهاي ريشه اي از مشابهتهاي زيادي برخوردارند.

- زبانها از نظر ساختاري در گروههاي مشابه طبقه بندي ميشوند.

- زبانها همواره در طول زمان در داد و ستد بوده و متاثر از يكديگر بوده اند.

- برخي از زبانها به سبب تهاجمات استعماري و فقر فرهنگي در معرض نابودي قرار دارند.

- علي رغم اختلافات عجيب و قريب بين زبانها و كدهاي آنها، زبانها به تعبيري از ساختار واحدي برخوردارند.

- زبان هيچ ملتي برتر و يا پستتر نيست، و اين قدرتهاي فائقه اقتصادي و يا امپراطوريهاي مالي است كه سبب فراموشي ويا به حاشيه افتادن زبانها ميشود.و اين كار با كوچهاي اجباري يا اسكانهاي ناشي از شرايط ناخواسته حاصل مي گردد.

- زبانها در خانواده هاي زباني طبقه بندي مي شوند و اعضا هر خانواده زباني شاخه اي از درخت زبانشناسي بشري است.

قبل از همه، در ريشه شناسي زبان بايد توجه نمود كه تمام زبانهاي دنيا در مسير زندگي بشري و تاريخ او، از پيچ و خمهاي فراواني گذشته و از دوران قبل از كتابت و الفبا عبور كرده ، تا امروز رسيده اند. با توضيح بيشتر، زبانهايي كه قدرت انطباق با شرايط زمان داشته و از تهاجمات ضد زباني گريخته اند، تا امروز حضور خود را به اثبات رسانده اند. در اين رهگذر انسانهاي باستان بنا به شرايط ز يستي خود، هر كدام به شكل ويژه اي از زبان و كتابت و نوشته ، منطبق با وضع زيستي خود، استفاده كرده است. براي مثال، ملتهايي كه در زندگي كوچ نشيني بوده اند، فن كتابت و زبان آنها به سبب كوچهاي مداوم و درگيريهاي خشن براي دسترسي به مراتع، دستخوش تغيير بوده و قضاوت علمي در مورد ريشه زباني آنها مشكل به نظر مي رسد. براي مثال، زبان انگليسي امروزي كه حدود يك ميليارد مردم جهان به آن آشنائي دارند، حدود شش سده پيش به نوعي كتابت ميشد كه آثار آن زمان براي خواننده معمولي امروزي نامفهوم است. بنابر اين بهتر است به ريشه كل زبان بشري اشاره شود و نظر دانشمندان معاصر و پژوهشگران جديد آورده شود تا اينكه در ريشه شناسي زبان تركي نيز تامل علمي به عمل آيد.

در زمينه ريشه شناسي زبان تركي نظرات متفاوتي ابراز شده است و گاهي ضد و نقيض. واين برخوردها سبب شده كه ذهن عامه نسبت به آن در ابهام قرار گيرد.

زبان تركي، كه يكي از شاخه هاي آن در آذربايجان مورد تكلم واقع ميشود، همانند ساير زبانهاي مرسوم در جهان، زباني است كه ساختار قانونمند دستوري خود را دارد و تا كنون آثار ماندگاري به اين زبان چاپ شده است.

زبان امروزي تركي كهمردمان بسياري به آن صحبت مي كنند، شاخه اي از خانواده بزرگ زبانهاي تركي Turkic languages” است. خود اين خانواده نيز در طبقه بندي زبانها، از زبانهاي زير خانواده گروه زبانهاي آلتائيك Altaic شناخته ميشود.

“خانواده زبانهاي تركي اشتراكات خيلي نزديكي به يكديگر نشان مي دهند. اين همانندي در عرصه آواشناسي، مورفولوژي (تحولات لغوي) و ساختار نحوي آنهاست. در بين اين زبانها تنها زبانهاي چوواش، خلج، و ياكوت با ديگر خانواده زبانهاي تركي تفاوت قابل توجه دارند. نزديكترين سوابق اين زبانها در كنار رودخانه اورخون در مغولستان و نيز دره رودخانه يئني سئي در روسيه مركزي و جنوبي وجود دارند كه به قرن 8 برميگردد.”

براي نشان دادن خانواده زبانهاي تركي و درك ريشه هاي زبان تركي اينجا عين ترجمه طبقه بندي زبانها از ديد زبانشناسان معتبر آورده ميشود. جالب اينجاست كه بيشتر عالمان زبانشناسي تاريخي در اين مورد هم نظرند:

زبانهاي تركي با توجه به ريشه هاي تاريخي، معيارهاي جغرافيايي و اصول زبانشناسي به شاخه هاي زير تقسيم ميسوند:

1-زبانهاي اوغوز يا زبانهاي جنوب غربي كه شامل زبانهاي تركي عثماني، قاقوزGagaus، تركي (آذربايجان)، تركمن، و تركهاي خراسان.” در اين طبقه بندي به لحاظ توجه به اشتراك زبانها از نظر موقعيت جغرافيايي جايگاه زبان تركي امروزي آذربايجان ايران نيز مشخص مي شود.

2-زبانهاي قبچاق يا زبانهاي شمال غربي: اين شاخه شامل زبانهايي از خانواده زبانهاي تركي است كه عبارتند از زبانهاي قازاك، قره قالپاك، نوقاي، تاتار، و باشقير، لهجه هاي سيبري غربي، تاتارهاي كريمه، كوموك، كاراچاي، بالكار و كاراايت.Karaite”

3-شاخه جنوب شرقي يا گروه اويغور چاغاتي uyghur chagati” ”كه در برگيرنده زبانهاي اوزبك، اويغور، اويغور زرد، و سالار Salar” ”با ريشه اوغوز.

4-گروه شمال شرقي ياسيبريايي شامل زبانهاي ياكوت Yakut(ساخا)، دولقان “Dolgan”، آلتاي، خاكاس ، شور Shor تووان Tuvan ، و توفا (.( Tofa

5-زبان چوواش كه زبان منطقه ولگاست.

6-زبان “خلج” khalaj) ) زبان متباعد مركزي ايران است.



“زبانهاي تركي به چندين شاخه و شعبه تقسيم مي شوند كه تركي آذربايجاني به گروه غربي خانواده زبانهاي تركي وابسته است. منابع اصلي زبانهاي منسوب به شاخه غربي خانواده- هاي تركي و از آن جمله زبان آذربايجاني عبارت ميباشد از: زبانهاي قبايل و طوايفي كه به نام هاي ساك- سكيف- سكا، گاس، گاسبي، گاسيت، خزر، سابير، سووار، هون، گوي ترك، تورك غز، اوغوز، قبچاق، و… شناخته شده اند. اينان در سده هاي پيش از ميلاد و نيز در نخستين هزاره ميلادي در اطراف درياي خزر مسكن گزيده اند. زبان آذربايجاني نيز به مانند ساير زبانهاي وابسته به گروه غربي تحت تاثير حوادث اجتماعي-تاريخي پيچيده اي به صورت زبان واحد خلق تشكل يافته است.

دليل عمده اي كه زبانشناسان تاريخي مي آورند كه زبانهاي تركي از خانواده زبانهاي هند و اروپايي نيستند، توجه به ساختار هجايي و آواشناسي اين زبان است. البته اشكال ديگر دستور و نحو زبان تركي نيز نشانگر اين است كه اين زبان خود استقلال زباني دارد. تفاوت و در واقع خصيصه بارز زبانهاي تركي در كميت حروف صدادارست. وجود نه صدادار به اين زبانها “هارموني هجايي”(7) مي دهد كه در زبانهاي” دري” (فارسي) نيست. علاوه نوع پيچيده پيشوندها و پسوندها نيز نشان مي دهد كه ساختار زبان تركي و ظرفيتهاي آن با زبانهاي هند واروپايي متفاوت است. مثال ,واژه كول (خاكستر) كول-لر(خاكسترها)، كول-لر-ي (خاكسترهايش) و واژه قول (برده) قول-لار (برده ها)، قول-لاري (برده هايش) نشان مي دهد چه هماهنگي و هارموني در زبان و نوع تلفظ واژه هاي صدادار وجود دارد. به هارموني صداها در پسوند”لر” “لري” و نيز “لار” و لاري” توجه كنيد، با مقايسه اين نوع هارموني مصوتها مي توانيد پي ببريد كه در زبان دري فارسي اين امكان گردش هجايي وجود ندارد.

اين كه شكل گيري كامل فرم زبان ادبي تركي چه زماني بوده، اطلاع دقيقي نداريم،اما كتيبه هاي اورخون يئني سئي يا يئني سو را ميتوان نام برد كه تركيب دستوري واژه ها و صوت شناسي كلمات موجود نشان مي دهد كه اين سند از قدمت بيشتري برخورداراست. با اين حال اكثر منابع بر آنند كه زبان هاي شكل يافته خانواده تركي بيشتر از قرن هشتم ميلادي آغاز شده است. در اين مورد زبانشناسان با توجه به نوع زبانهاي تركي، تكامل هر كدام را به قرون مختلف نسبت مي دهند. زبانهاي تركي آسياي ميانه قرن هشتم شكل ميگيرند، حال آنكه شكل گيري زبان ادبي “اويغوري” را ما بين قرون نه تا چهارده مي دانند.

از زبانهاي رايج دنيا كه در امروز ميليونها نفر به آن زبان تكلم مي كنند، يكي هم زبان تركي است كه علاوه بر كشورهاي تركيه، آذربايجان ، در بلغارستان، اوزبكستان، كازاخستان، قيرقيزستان، تاجيكيستان، يونان و قبرس نيز به اين زبان سخن مي گويند. البته در ديگر كشورهاي جهان نيز ميليونها تركي گوي زندگي مي كنند، كه تنها در آلمان بيش از سه ميليون نفر و در ممالك امريكاي شمالي نيز به عنوان “كارگران مهمان” تركان زندگي مي كنند. اينان به شاخه هاي مختلف خانواده زبان تركي سخن مي گويند. در شاخه هاي اين زبان، زبانهاي تركي تركمن، آذربايجاني، قفقازي، لهجه هاي تركي خراساني وجود دارند كه از شعبه اصلي زبانهاي آلتائيك هستند. البنه زبانهاي مغولي و tungusic نيز از زبانهاي زير همين خانواده محسوب مي شوند. تا سال 1928، پنج سال پس ار استقرار جمهوري تركيه تمام اسناد خانواده زبانهاي تركي با الفباي عربي نوشته مي شد كه دليل آن هم تاثير قدرتمند اسلام در منطقه بوده است. در سال 1928، اصلاحات زباني در تركيه سبب شد كه الفبائي بر اساس قراردادهاي زبان لاتين با 28 حرف به زبان كتبي تركي تبديل شود . زبان تركي همان گونه كه ذكر شد مسير طولاني پيموده و پس از تغييرات و تحولات فراوان، كه ناشي از وضع زيستي اجداد تركان آذربايجان بوده، به شكل امروزي رسيده است. اجدادي كه به آنها از نظر زباني تركان اوغوز مي گويند ، كه كارنامه ادب شفاهي آنان از پيشينه ادبي 1500 ساله برخوردار است. يعني ادبياتي كه به “ادبيات اوغوز” معروف است. كتاب معروف “دده قورقوت” از داستانهاي مردم ترك زبان” اوغوز”از زمره اين گنجينه به شمار ميرود. بعدها داستانهاي “كور اوغلو”، نوشته هاي يونس امره، فضولي و اشعار مختوم قلي، وارث ادبيات اوغوزها و در مجموع دربر گيرنده تروت معنوي ادبيات تركان آذربايجانند.



  • [ ]