جاذبه هاي ديدني مرند

+0 امتياز

جاذبه هاي ديدني مرند

نگاهي كوتاه به شهرستان مرند 
مرند يكي از شهرستان هاي استان آذربايجان شرقي است كه در ناحيه ي شمال خاوري استان واقع شده است. تاريخ مرند به چند قرن پيش از ميلاد مسيح مي رسد. در دايره المعارف بزرگ اسلامي آمده است كه مرند مركز سكونت اقوامي مهم در دوره كلده و آشور بود. بطلميوس از اين شهر به نام ماندگار ياد كرده است. به عقيده ويليامز جاكسون، مرند پايتخت شهرستان واسپورگان در دوره ساسانيان بود و بقاياي آتشكده اي در تپه خاكستري مرند دليل همين مدعاست. آب و هواي مساعد كوهستاني، برف و باران كافي و مراتع و چمن زارهاي سرسبز؛ جاذبه هاي طبيعي زيادي را در دره ها و كوه هاي منطقه به وجود آورده است. كوه كيامكي داغ و رودخانه ارس به همراه چشمه هاي آب معدني از مهم ترين جاذبه هاي طبيعي مرند به شمار مي آيند. مرند به واسطه ي حاصل خيزي خاك و دارا بودن آب كافي از شهرستان هاي مهم كشاورزي استان آذربايجان شرقي محسوب مي شود. بناهاي متعدد تاريخي از جمله: مسجد جامع مرند، كاروان سراي هلاكو و تپه هاي باستاني، قلعه ها، پل ها، حمام هاي قديمي و آرامگاه هاي مشاهير از ديگر مكان هاي ديدني شهرستان مرند محسوب مي شوند. 


مساجد در شهرستان مرند

مسجد جامع مرند 
بنا بر بررسي هاي انجام شده اين مسجد ظاهرا در آغاز، يكي از آتشكده هاي دوره ساساني بوده كه بعدها با سكونت ارامنه دراين قلعه به كليسا تبديل شده است. پس از پيروزي اعراب بر بابك در قرن سوم هجري و هم زمان با اسلام آوردن مردم آذربايجان اين بنا به مسجد تبديل شد. بناي مسجد بسيار عظيم و بزرگ است. طاق ها و گنبدهاي آجري محراب آن به ابوسعيد بهادرخان (731 هـ) منسوب مي باشد. اين محراب كه هنوز به صورت اصلي خود باقي مانده، داراي گچبري، كتيبه هاي كوفي و رقاع و نقوش جالب از عصر مغول است. 


كاروانسراها در شهرستان مرند 
كارون سراي هلاكو مرند
اين كارون سرا در شمال مرند و در دشت هلاكو واقع شده است. تاريخ ساخت اين كارون سرا سال 730 هـ. ق است.



پلها در شهرستان مرند 

پل مزرعه مرند 
اين پل در 35 كيلومتري شمال باختري تبريز در كناره دهكده مزرعه(از توابع شهرستان مرند) بر سر راه قديم تبريز – اردوباد (واقع در كناره شمالي رود ارس) قرار داشته كه امروزه تنها بقاياي پايه هاي آن در مجاورت پل نوساز بر جاي مانده است. با توجه به نقشه بازسازي شده، اين پل 23 متر درازا، 40/6 متر پهنا و سه دهانه با طاغ جناغي داشته است. پايه هاي مياني پل را به ابعاد و اشكال مختلف ساخته اند و نشانه تعميرات و بازسازي هايي بر آنها ديده مي شود. پايه شمالي در جهت مخالف جريان آب به صورت مثلثي، شكل گرفته و در جهت ديگر فاقد موج شكن مي باشد. اما پايه جنوبي از دو جهت داراي موج شكن مدور و از نظر ابعاد نيز بزرگ تر است. به نظر مي رسد كه پايه شمالي، نشان دهنده شكل اوليه پايه هاي پل باشد كه بعد ها بازسازي شده است. پهناي دهانه شمالي پل 30/3، دهانه مياني 30/5 و دهانه جنوبي 60/3 متر است. پايه جنوبي 40/7 متر درازا و 50/3 متر پهنا و پايه شمالي 6 متر درازا و 80/2 متر پهنا دارد. بناي اوليه پل، مربوط به دوره صفويه يا قاجاريه است. 


سدها در شهرستان مرند 

سد خفير مرند 
اين سد در پنج كيلومتري شمال خاوري كاروانسراي ايرانديبي در 27 كيلومتري شمال مرند واقع گرديده و احتمالا از آثار دوره صفوي يا پيش از آن است و به نظر مي رسد كه تامين بخشي از آب كاروانسرا را بر عهده داشته است. ديوار سد تا ارتفاع 7 متري باقي مانده ولي زير آن به صورت طاقي شكسته است. ضخامت ديوار سد، 20/4 متر است و در امتدادي مستقيم (نه منحني) از سنگ لاشه با ملات آهكي بنا شده است. در وسط ديوار سد و در قسمت بالا دست آن در جهت آبگير به ضخامت ديوار سد به شكل منحني اضافه شده است تا فشار آب را بهتر تحمل كند. قطر ديوار سد در ميانه آن كم مي شود و به 80/2 متر تقليل مي يابد. اين ديواره توسط پيشبندهايي با مقطع مثلث، كه در فواصل كوتاه (60/1 و 1و 60/2متر) از هم حمايت مي شود، در كنار هم ساخته شده كه پشت سد را محكم داشته اند.

سد مرندچاي 
اين سد در باختر مرند بر روي مرند چاي ساخته شده و احتمالا از آثار دوره صفوي مي باشد كه در دوره هاي بعد تعمير و بازسازي شده است. ديواره سد با توجه به شكل ناهمواري هاي محل برپايي، داراي انحنا هايي به سمت مخزن و بيرون آن است. ضخامت ديواره در قسمت بالا حدود 20/1 و در پايين 50/4 و ارتفاع آن حدود 50/9 متر است. اين ديواره از جهت زير آب با صخره هاي طبيعي و ديواره هاي الحاقي حمايت مي شود. درميانه اين ديواره، دريچه اي براي خروج آب وجود دارد كه اكنون با رسوبات مسدود شده است. 


حمامها در شهرستان مرند 

حمام ليوارجان مرند 
بقاياي اين بنا در روستاي ليوارجان در هشت كيلومتري جنوب خاوري شهرستان علمدار از توابع شهرستان مرند واقع گرديده و ظاهرا از آثار دوره صفويه و قاجاريه مي باشد. نيمي از ساختمان حمام بر روي برآمدگي زمين ساخته شده ، به طوري كه قسمت جنوبي آن در گودي خاك فرو رفته است، اما قسمت شمالي كمي از سطح زمين بالاتر قرار دارد. حمام در محوطه مستطيل شكلي به صورت خاوري – باختري ساخته شده و دو ورودي آن از جانب خاوري است. اين ورودي ها از طريق فضاي طاقداري به رخت كن حمام راه مي يابد. رخت كن فضاي چليپا شكل گنبدداري است كه در اطراف آن سكوهايي براي نشيمن و رخت كن تعبيه شده است. در ميانه فضا نيز حوضچه اي قرار دارد. حد فاصل رخت كن و گرمخانه، فضاهاي كوچك طاقداري قرار گرفته و بعد از آن گرمخانه حمام با پوشش طاق و گنبد واقع گرديده است. قسمت اصلي گرمخانه با گنبد و فضاي جانبي آن با طاق استوانه اي مسقف شده است. در ضلع جنوب گرمخانه منبع آب حمام و در ضلع باختري، خزينه و سپس تون يا كوره حمام قرار دارد. بناي حمام فاقد هر گونه تزئيناتي است. حمام ليوارجان دردوره قاجاريه مورد استقاده بوده ولي ممكن است زمان احداث آن به عهد صفويه باز گردد. 


قلعه ها در شهرستان مرند 

قلعه علي بيك مرند 
در باختري ترين نقطه كوهستان قراداغ يا ارسباران و در يكي از جالب ترين مناطق ديدني آذربايجان در ساحل جنوبي رود ارس و در ميان كوهستان زيبا و كم نظير و سر به فلك كشيده كامتال(كمتال)، بورداشي بلندترين نقطه اين كوهستان، قلعه معروف و قديمي و تاريخي آذربايجان را در خود جاي داده است كه در ميان مردم و علاقمندان به طبيعت و تاريخ آذربايجان به نام قلعه «علي بيك» معروف مي باشد. به عقيده بيش تر محققان و قلعه شناسان، قلعه علي بيك يكي از 55 قلعه و استحكامات بابك خرم دين دلاور آذربايجان بوده است كه در نبرد خود با اعراب و سربازان خلفاي ستمگر عباسي از اين قلعه و استحكامات، استفاده نظامي كرده و يكي از پادگان هاي مهم بابك محسوب مي شده است. فاصله قلعه علي بيك و كوهستان كامتال از تبريز 222 كيلومتر، از مرند 147 كيلومتر و از هادي شهر(علمدار– گرگر) 82 كيلومتر بوده و مسافت آن تا روستاي دستجرد 12 كيلومتر است.

طاق و قلعه هلاكو 
از مرند به طرف جلفا در 27 كيلومتري مرند، بقاياي يك بناي آجري عهد مغول در سمت شمال جاده جلب نظر مي كند. اين بناي تاريخي كه نزد اهالي محل به «كاخ هلاكو» معروف است، در دشت بسيار وسيعي به نام «دشت هلاكو» يا «الاكي» واقع است. آنچه از ساختمان مغولي باقي مانده پي هاي سنگي و ديوار هاي قطوري است كه مبين محوطه ساختماني سي متر در سي متر مي باشد و بدنه اي از يك طاق مدخل و سر بنا باقي مانده از يك دهم طاق اصلي به علاوه پايه هاي سنگي چهارگوشه و دو برج از ضلع جنوبي كه ويران شده است. بدنه طاق به سبك ديگر بناهاي آجري عهد ايلخاني مغول و بر روي پايه سنگي بنا شده است. آن چه فعلا موجود مي باشد در حدود 6 متر ارتفاع دارد. در حاشيه آن اثري از كتيبه كوفي مزين با آجر و كاشي فيروزه اي رنگ ديده مي شود كه دور تا دور طاق سر در بنا را پوشانده و اينك مقدار محدود و كمي از كتيبه و تزيينات آن باقي مانده است. قطر بدنه طاق نيم متر در يك متر است و در جبهه خاوري آن قسمتي از بقاياي ديوار ساختمان از آجر هنوز باقي است. درست روبه روي اين بنا در سمت جنوبي جاده بر روي يك تپه صخره اي نسبتا مرتفع، بقاياي ديواره سنگي يك قلعه مخروبه وجود دارد كه نزد اهالي محل به قلعه «گبرها» معروف است. علاوه بر اطلاق نام « قلعه گبر ها» اهالي به آن «قلعه هلاكو» نيز مي گويند. قلعه حصاري بسيار محكم و عريض مي باشد كه تا 5/3 متر داشته است. تعدادي تكه سفال پارتي نيز در حوالي بنا به دست آمده است. از مشاهده پاره سفال ها مي توان تاريخ احداث قلعه را به ابتداي هزاره اول قبل از ميلاد منسوب نمود. 


روستاهاي مهم در شهرستان مرند 

روستاي هرزند مرند 
روستاي هرزند در دهستان هرزندات خاوري از بخش مركز شهرستان مرند، يكي از جالب ترين و ديدني ترين قلعه هاي تاريخي آذربايجان را در خود جاي داده است.
در اين دهستان دو روستا به نام هاي هرزند جديد و هرزند عتيق وجود دارد. روستاي هرزند جديد در شمال شهر مرند بين شهرهاي مرند، زنوز، جلفا و دهستان ديزمار باختري واقع شده و فاصله اش تا مرند 32 كيلومتر است. در مورد وجه تسميه هرزند جديد و عتيق در كتاب هاي تاريخي و منابع تحقيقي، چنين اظهار نظر شده است: «كهن هرزند يا هرزند عتيق يا (داش هرزن) قريه اي است كه بر كمره آفتابگير كوهي در محال هرزندات بين علمدار و مرند واقع شده است و راهي سخت و كوهستاني در قديم داشت كه مسافرت به آن جز با اسب و الاغ و با پاي پياده ميسر نبود، اين قريه رو به ويراني رفته و اكنون جز خانواري چند در آن باقي نمانده است و غالب ساكنين آن به قرا مجاور و مخصوصا به قريه جديد البنايي بنام (گلن قيه) يا (تخته سنگ فروآينده) مهاجرت نموده اند. اهالي قريه كهن هرزن و گلن قيه بيش تر زراعت پيشه اند و به لهجه مخصوصي سخن مي گويند كه به قول خود آنان (گوورزاني لو) و بنا به معروف زبان هرزندي ناميده مي شود. اين لهجه به تلاتي بسيار نزديك است و فقط اختلاف مختصري ميان آن ها موجود مي باشد. درباره لفظ هرزن سخنان زيادي گفته اند، پاره اي تصور نموده اند كه صحيح آن هرزند، به معني «سرزمين پر آب» مي باشد. چرا كه «هرز» به معني آب فراواني كه بلااستفاده بماند و «اند» يكي از ادوات مكاني مي باشد،همان طور كه در نام هاي نهند، اوند، سهند و نظاير آن ها ديده مي شود.» اين نظر پذيرفتني نيست چه در متن سند ترك دعواني كه ميان فرزندان خواجه رشيدالدين فضل اله همداني و كدخدايان هرزن در خصوص دو دانگ از اراضي و مزارع منطقه در سلخ ماه ربيع الثاني سال هفتصد و نود و يك هجري (791 هـ. ق) به رشته تحرير در آمده نام هرزن عتيق به صورت «كين هرز» و «هرزن قديم» ذكر شده است. جمعي گمان مي كنند تلفظ محلي هرزن (به ضم هـ) صحيح و به معني سرزمين آفتابگير است. چرا كه در لهجه هاي آذري حرف (خ) غالبا به (ه) مبدل مي شود و هر به معني (خور) يعني آفتاب مي باشد در صورتي كه در لهجه هرزني آفتاب را (روژ) مي كويند نه (هر). عده اي ديگري نيز معقدند كه هرزن و ارزين هر دو يك كلمه و به يك معني و اسم، منسوب كلمه (ارس) مي باشد. منتهي در نتيجه مرور زمان و كثرت تلفظ به همين صورت در آمده است. اما اين حدس و توجيه نيز درست به نظر نمي رسد چرا كه در اكثر نقاط آذربايجان با روستاهايي به نام هاي (هرزن، ارزنق، هرسين، مرسين، هرسي) برخورد مي شود كه نه در ارسباران واقع شده اند و نه با رود ارس ارتباطي مي توانند داشته باشند. زبان مردم منطقه هرزندات در حال حاضر تركي آذري است، اما به زبان تاتي نيز گفتگو مي كنند كه باقيمانده و تحول يافته زبان مادي و داراي ريشه آريايي بوده كه مورخين و سياحان و جغرافي نويسان اسلامي و عرب آن را فارسي (ايراني) و فهلوي و آذري خوانده اند. بقاياي زبان تاتي در روستاهاي بسيار كهن آذربايجان در گلن قيه، كرينگان، مردانقم، هرزند جديد و عتيق و در خلخال در روستاهاي شال، دورو و خمس هنوز هم وجود دارد. وجود بقاياي زبان ديرين و كهن تاتي دليلي بر تاريخي بودن روستاهاي هرزند بوده و به تمام آثار و بقاياي تاريخي اين منطقه حيثيت تاريخي مي بخشد. يكي از آثار تاريخي و كهن دهستان هرزندات، قلعه با ارزش و مهم سن سارود است كه در شش كيلومتري كاروانسراي تيموري معروف به «آيراندايبي» كه خود در 26 كيلومتري شمال مرند است بر روي پشته سنگي مرتفع بين دو بازوي رودخانه واقع است. اين قلعه در جنوب روستا و در ميان باغات بر بلندي بنا شده است. قلعه سن سارود بقاياي قلعه اي متعلق به دوران قرون وسطاي مي باشد كه گويا در قرن هاي 13 و 14 ميلادي (قرن هفتم و هشتم هجري) بنا شده است. اما در قسمت خاوري آن تخته سنگ هاي بزرگي قرار دارد كه نشانه بناهاي قديم تري است كه قدمت آن شايد به دوران هاي كهن تاريخي برسد. امتداد حصارهاي دفاعي هنوز از سطح زمين نمايان است. به علاوه قسمت هايي از ديوار تا ارتفاع زيادي پابرجا مي باشد و آثار برج هاي نيم استوانه اي پيش آمده، در آن حصار ديده مي شود. در محوطه داخلي قلعه، پي و اساس چند اطاق كه در جوار هم و عمود بر يكديگر بوده اند كاملا نمايان است. تمام ديوارهاي قلعه سن سارود از سنگ لاشه و ملاط گل و آهك ساخته شده كه به آن ساروج گويند. در جنوب قلعه قبرستان قديمي اسلامي و بقايايي از پي هاي ساختماني قرار دارد كه به«پيرحسن» معروف است. ظاهرا اين مكان گوشه عزلت زاهد مسلماني بوده است كه امام زاده حسن در مجاورت آن مدفون است. به نظر مي رسد كه قلعه سن ساورد مامن طايفه اي اسلامي يا مسكن يكي از اشراف ارمني بوده باشد. زيرا اين قلعه تقريبا در مرز خاوري ارمنستان واقع شده است. در جنوب خاوري قلعه سن سارود اثرات و جاي پاهايي وجود دارد كه مي توان گفت با توجه به اين كه در قديم با حفر و كندن علائمي جهت رويت و رصد ستارگان استفاده مي كردند با توجه به آن مسايل مي توان گفت كه اين علايم هم براي همان منظور ساخته و كنده شده باشد و دايره البروج ستارگان را با چنين نشانه هايي مي توانستد ترسيم كنند. تعدادي از اهالي دهستان هرزندات نظربه شدت تعصب و علاقه به خاندان امامت و ولايت در بسياري از آثار تاريخي و كهن باستاني، نشانه هايي از مقام والاي امامت را تجسم و تصور كرده و روايت ها و داستانهاي مذهبي گوناگوني را در اذهان خود خلق نموده اند كه اين روايتها را اهالي محل با آب و تاب نقل مجالس و محافل ساخته اند. از جمله اعتقاد دارند كه قلعه سن سارود توسط حضرت علي (ع) فتح شده است بايد گفت كه اين موضوع در هيچ يك از منابع تاريخي ذكر نشده است و هرگز حضرت علي (ع) به آذربايجان سفر نكرده اند تا قلعه سن سارود را نيز تصرف نمايند. به علاوه فتح آذربايجان ثبت و توسط مسلمين در زمان خلافت خليفه دوم انجام گرفته و تمام جرئيات اين فتوحيات ثبت و ضبط شده است و هرگز نامي از حضرت علي (ع) در فتح قلعه سن سارود نيامده است. آثار و علائم نشان مي دهد كه قلعه سن سارود مربوط به قرون اوليه اسلامي است و معماري آن نيز مطابق با شبيه معماري دوره اسلامي مي باشد و آن، از كچ كاري هاي داخل قلعه كه در اثر كنده كاري ها نمايان شده كاملا مشهور است. 


تپه هاي باستاني در شهرستان مرند 

تپه باستاني پير موسي مرند 
اين تپه جزو بخش رودقات شهرستان مرند بوده و در يك كيلومتري خاور قريه سهلان واقع شده است. تپه از سمت شمال به راه آهن تبريز – جلفا و ايستگاه سهلان و از قسمت باختر، خاور و جنوب به اراضي دهكده مذكور محدود مي گردد. تپه پير موسي داراي ارتفاع هفت متر و مساحت هشت هزار متر مربع مي باشد. علت اصلي اين كه تپه از حفاري هاي غير مجاز در امان و مصون مانده وجود امامزاده اي در بالاي آن به نام امامزاده پير موسي است كه متاسفانه اطلاعي از شجره اين امامزاده در دسترس نيست.

تپه قلعه مرند يا يالدور تپه مرند 
اين تپه در خاور مرند و در ميان باغات، در كنار رودخانه سيلابي معروف به يالدارچاي قرار گرفته و داراي ارتفاع 17 متر مي باشد. برخي از سفال هاي يافت شده در اين تپه بيانگر تاريخ هزاره چهارم پيش از ميلاد است و برخي ديگر نيز مربوط به تمدن پارت و اورارتو مي باشد.

تپه باستاني قلعه باروج مرند 
اين تپه در قريه باروج، در ده كيلو متري شمال باختري مرند واقع شده و جزو يكانات مرند مي باشد. تپه باروج به ارتفاع 17 متر و به قطر تقريبي 150 متر، يكي از تپه هاي معروف و بنام شهرستان مرند به شمار مي رود. در طبقات مياني تپه آثار ديوارهاي خشتي مشاهده مي شود كه در محدوده بالاي آن يك لايه سوخته و سياه به قطر 10 سانتي متر دور تا دور تپه ادامه يافته كه حاكي از آتش سوزي و حريق است. در طبقات بالاتر ديوارهاي آجري مربوط به دوره پارت آشكارا به چشم مي خورد. طبقات تپه شامل تمدن هايي چند از دوره نو سنگي است. سفال هاي لعابدار و منقوش دوره اسلامي نيز در لايه هاي بالايي تپه مشاهده مي شود. قدمت قديمي ترين سفال هاي به دست آمده در اين تپه، به هزاره پنجم قبل از ميلاد مي رسد. 


آرامگاهها در شهرستان مرند 

آرامگاه پير مرند 
در نزديكي يالدرچاي مرند واقع در يكي از كوچه باغ هاي آن در كنار قبرستان جديد، گورستان قديمي مرند واقع است كه با انواع و اقسام سنگ هاي گور مزين به نقش و نگارها و در پاره اي مواقع بر روي گورها مجسمه هاي سنگي از قوچ است. روي يكي از سنگ ها كه بيش از ديگر سنگ ها مردم در پاي آن جمع مي شوند و به نذر و نياز مي پردازند، نوشته شده است : كل من عليها فان – هذا روضة السيد الكبير السيد و الامير الجليل النبيل الخليل. . . تعالي بالجود و الكرم. . . نقاوة المنان مير الغني افتخار الدين حسن الحسيني المشهور بمير بزرگ تعمده اله يغفر الذنوب في جمادي الآخر سنه اربع و سبعين و تسمع ماية. اشعاري در جاي ديگر سنگ ديده مي شود :

مير بزرگ آن كه بود – از ره لطف كرم – گشت ازين واقعه – خاطر ياران حزين – رفت زدنيا برون – كرد ز مردم كنار – من كيم مولا نگهدار شما – من كيم لطف خدا يار شما – من كيم. . . - خود شد – خدا يار تو و يار علي



  • [ ]