شبستر

+0 امتياز

شبستر مركز شهرستان شبستر از مناطق حاصلخيز و سرسبز آذربايجان به شمار مي رود كه در 60 كيلومتري شمال غرب تبريز و بر سر راه تبريز، سلماس و در مسير خط آهن تبريز تركيه واقع شده است.

در لغتنامه دهخدا درباره شبستر چنين آمده است.

“ و قصبه مركز بخش شبستر واقع در 53 هزار گزي باختري تبريز.. نام يكي از بخشهاي ششگانه شهرستان تبريز.

در رابطه با اوضاع جغرافيائي و تاريخي شبستر در بخش گذشته و در مبحث ارونق و انزاب مطالبي ارائه گرديد كه در اين قسمت از ذكر مجدد آنها خودداري شده تنها به يك تعداد مطالب جديدتر اكتفا مي گردد.

 

 

“ در ارتباط با وجه تسميه نام شبستر برخي معتقدند كه :

“ شبستر معرب كلمه چوستر يا چَوسِتَر يا چيستر و يا چي چستر است و چي چست در لغت زندي به معني كوه و كوهسار مي باشد و تر پسوند آن است و بر روي هم معني كوهپايه يا دامنه كوه مي دهد . با در نظر گرفتن اينكه اغلب جغرافي نگاران قديم نام درياچه اروميه را چي چيست ضبط كرده اند ، اين حدس به يقين تبديل مي شود كه شبستر نام خود را از اين درياچه گرفته و در هر حال از نام هاي قبل از اسلام است . در افسانه هاي محلي كه سينه به سينه نقل شده است مي گويند كه نام شبستر (شب بستر) بوده است زيرا پادشاهان ساساني ضمن لشكر كشي بر عليه امپراطوران روم درهمين محل اطراق و استراحت مي كرده اند .

اين شهر تا عصر قاجاريه جزو املاك قاجاران بوده و بعد از انقراض اين سلسله املاك ودارائي شاه در رديف خالصجات دولتي درآمد تا اينكه در سال 1311 اين ناحيه ازعرصه دولت درآمده و به مالكين رقبات (ارثي) انتقال داده شده است .

 

 

حوزه نفوذ اين شهر بعنوان مركزيت منطقه شبستر ، بواسطه خدامتي كه درهر بخش ارائه مي دهد با شهرهاي تسوج ، خامنه ، شرفخانه و سيس و صوفيان در ارتباط مي باشد .

در  ادامه به اختصار به برخي از آثار و بناهاي مهم تاريخي شهر شبستر اشاره مي شود.

  مسجد جامع شبستر

“ بناي نخستين اين مسجد شايد در زمان ايلخانان صورت گرفته اما در حوادث زمان در امان نمانده ، بارها فروريخته و از نو تعمير و تجديد بنا يافته است اكنون 42 گنبد ضربي آن بر روي سي پايه عريض آجري قرار گرفته است.در بالاي در ورودي مسجد، طاق سنگي جالبي نصب شده كه بالاي آن دو كتيبه سنگي به چشم مي خورد. مضمون كتيبه پايين چنين است : “ الامانه تجرالرزق و الخيانه تجرالفقر ”

در كتيبه بالا چنين نوشته شده است : “ وفق تعمير هذا المسجد الجامع الكبير في ايام جلاله سلطان الاعظم الخاقان، الاكرم، مولي ملوك العرب و العجم، سيد السلاطين العالم، السلطابن السلطان، والخاقان بن الخاقان، السلطان شاه طهماسب بهادرخان خلد تعالي مكه و سلطانه عمده الحاج و لاعيان و زبده التجار في الزمان، باني مباني الخيرات، صاحب الجود والبركات و حاجي بيرام بن آقا بابا الشبستري في 998 ” در تاريخ كتيبه ظاهرا هنگام نقر اشتباهي رخ داده و به جاي 978 هـ ق، 998 نوشته شده است. زيرا كه سال نهصدو نودو هشت هجري قمري مقارن با دوران سلطنت و فرمانروائي شاه عباس اول بوده است نه زمان شاه طهماسب صفوي كه به طور روشن نام وي در سنگنبشته آمده است.

مسجد، ايوان و مناره اي نيز دارد كه ستونهاي ايوان و كلاهك مناره همه چوبي و تازه و متعلق به نيمه اول قرن چهاردهم هجري قمري است.

درباره اين مسجد روايات افسانه اي نيز در بين عوام رواج يافته است:

“ چنانكه مي گويند در زير يكي از ستونهاي متعدد آن گنجينه اي نهفته است و نوشته اي روي هر كدام به مضمون زير “بونداديي” اوندادي” يعني در اين يكي نيست. در آن يكي است ثبت شده است و گويا به خاطر اين بوده كه كسي نتواند ستونها را جهت يافتن گنجينه خراب كند و نيز گويند در كنار يكي از ستونهاي آن، چنين نوشته است” ما چهل تخم مرغ را به يك شاهي خريديم، ليكن زن خود را طلاق نداديم، كه هرچند افسانه است، عبر آموز است.
ديگر مساجد شبستر عبارتند از : مسجد آخوند، سي و سه بيگ، شبگاه، قلعه باغ يتيم مسجدي، مسجد چاي، مسجد كج خانه.

محمد حنفيه

وي برادر امام حسين مي باشد . در بين مردم اين ناحيه مشهور است كه در حدود 1250 سال قبل ، محمد حنفيه عده اي از يارانشان در پي تعقيب دشمنان به منطقه ارونق و انزاب آمده و در مسير خود از روستاي الماس عبور كرده و به شبستر رسيده است و از ايشان خواسته كه محل اختفاي ايشان را به كسي نگوئيد . مي گويند كه مردم الماس هر چند به زبان نگفته اند ولي با اشاره چشم مسير ايشان را به دشمنان نموده اند و از آن تاريخ به بعد چشم اكثر اهالي اين روستا چپ شده است . محمد حنفيه طي تعقيب دشمنان به محله چهل كس (چهل گزي ) مي رسد و چون چهل گزي يا چهل كس مشهور شده است و معتقدند قبر اين چهل نفر در گورستان چهل گزي شبستر قراردارد .

در مكان موسوم به محمد حنفيه سنگي قرار دارد كه بعد از شهادت مريدانش به اعتقاد عامه ، وي در كنار اين سنگ غيب مي شود .

شايان ذكر است اين مكان آنچنان كه بايد و شايد نگاه داري نشده است ولي از قديم الايام اهالي منطقه نذر و نيتزهاي خود را در آن محل برگذار مي نمايند.

مقبره شيخ محمود شبستري

شيخ محمود شبستري از مردان عارف و نامي شبستر بوده كه در زمان سلطنت شيخ محمد

خدابنده و ابو سعيد ايلخاني به عنوان عارف بزرگ محسوب مي شده است.

همانگونه كه در مبحث مشاهير و مفاخير شبستر به شخصيت شيخ محمود و زندگاني وي اشاره شده وي طي مسافرتها متعددش در اواخر عمر به شبستر بازگشته و فوت نموده است پيكر او را در وسط باغچه اي به نام گلشن در كنار مقبره استادش بهاء الدين يعقوب تبريزي به خاك سپرده اند.اين مقبره از آن زمان تاكنون در شبستر پا بر چاست و تا به امروز زيارتگاهي كه مردم با نذورات و قرباني ها از راههاي دور و نزديك به زيارت آن مي شتابند.

مريدان شيخ براي وي و استادش بهاء الدين مقبره اي ساختند و براي هر دوسنگ نبشته اي جداگانه به صورت مرمرين نصب نمودند.


راجع به شيخ بهاءالدين درمبحث مشاهير ومفاخر شبستر بحث و بررسي گرديده است

واما متن سنگ نبشته شيخ محمود چنين است :

هذا المرقد الشريف جناب شيخ المشايخ شيخ محمود شبستري رحمه الله عليه كه در سراپرده قدم قدم بر بساط فضل نهاد و از كاس اولياي كبار شربت محبت چشيد و به دست جناب قطب الاوليا مولانا بهاء الدين يعقوب عليه الرحمه خرقه ولايت پوشيد و در سنه عشرين وسبع مائه در سن سي و سه سالگي از اين دار فاني به عالم جاوداني رحلت فرمود رحمه الله عليه .

هرگز نميرد آن كه دلش زنده شد به عشق                                        ثبت است بر جريده عالم دوام ما

و اما اين مقبره چند با مرمت شده است از جمله

صحنه مقابر ايشان به مرور زمان ريخته و خراب شده بود، حاجي ميرزا آقاسي مرحوم در اواخر عمر تجديد عمارت كرده و سنه 1267 ميرزا حسينخان سپهسالار هم كه به پيشكاري ايالت آذربايجان رفته است دوباره تعمير و مرمت نموده است و در چندي قبل به همت تيمسار سرلشكر حسن مقدم نيز تعمير شده است .

حدود سي سال قبل نيز اين بنا دركنار اداره اوقاف شبستر قرار گرفته و تعمير شده است در باغچه مقبره چند قطعه سنگ ديگر وجود دارد .

سه قطعه از اين سنگها جالب و ارزنده است ، دوقطعه از آنهاشكل صندوق دارند كه احتمال مي رود از سنگهاي پايه در ورودي باغچه بقعه بوده اند و ديگري پايه سنگي مقرنس مشعلي است از نوع سنگهاي كبود معمولي”


 

         مقبره ملانا جلالدين يعقوب تبريزي


همچنين مولانا بهاء الدين يعقوب تبريزي كه استاد شيخ محمود بوده است، مقبره اش درجوار شيخ محمود شبستري است كه بعد از فوت شيخ محمود، مقبرع اي از سوي مريدانش براي وي و بابا يعقوب ساخته و براي هر يك سنگ نبشته مرمريني اختصاص داده است.

متن سنگ نبشته بابا يعقوب اين چنين است.

“ هو الحي الذي لايموت. هذاالمرقدالشريف جناب قدوه العارفين الساكنين، مولانا بهاء الدين يعقوب عليه الرحمه. آنت جناب از اولاد خادم شير بيشه ولايت“ مالك اشتر” است و جناب شيخ محمود از جمله تربيت يافتگان آن حضور بزرگوار است. علو مرتبه جناب مولانا را همين بس است كه مانند حناب شيخ محمود رحمه عيه از دامن تربيت ايشان برخاسته.

آفاتب آمد دليل آفتاب، و اين (دو) لوح شريف در سنه هزار و دويست و شصت و هفت در اين (دو) مقام شريف نصب گرديد.

 

 

 

آبشار عيش آباد، شبستر

ارتفاع اين آبشار حدود ۱۵ متر است و در قسمت كوهستاني ميشو غربي در جوار روستاي عيش آباد شبستر واقع شده  كه حدود ۳۰۰ متر مربع وسعت دارد و در جوار كوه و دره منظره بديعي از زيبايي طبيعت را به نمايش گذاشته است.

 

 

 



  • [ ]